زنان در ارتش آمریکا؛ نیروی نظامی یا ابزار شهوت‌رانی؟!

تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۰

در میان هزاران مرد و زنی که در ارتش ایالات ‏متحده، دور از خانه و کاشانه و در سرزمین‌های غریب به مبارزه با تروریسم‏ خیالی مشغولند چه می‌گذرد؟!

به گزارش گرداب، امروزه زنان در آمریکا می‌توانند اغلب مناصب و مسئولیت‌های نظامی را عهده‌دار شوند و دوشادوش مردان به وظایف خود عمل کنند. زنان نظامی آمریکا حتی به مأموریت‌های مختلف در اقصی نقاط دنیا اعزام می‌شوند و در کشورهایی چون افغانستان، عراق، کره و... حضور دارند.
 
طی سال‌های اخیر، میزان به کارگیری زنان در ارتش این کشور به شدت افزایش یافته است و در حال حاضر بیش از 15 درصد از پرسنل نظامی آمریکا را زنان تشکیل می‌دهند. سؤال مهمی که در این ارتباط به ذهن متبادر می‌شود این است که آیا اساساً روحیه‌ زنان با جنگ، قتل و کشتار که شیوه‌ خاص ارتش آمریکا است، سازگاری دارد؟ آیا جنگیدن و کشتن طرف مقابل، نیاز به ظرافت خاص دارد که زنان باید آن را به انجام برسانند؟ آیا در عرصه‌ی عمل، زنان نظامی توانسته‌اند هم‌چون مردان دست به عملیات‌های نظامی گسترده، کشتار نیروهای به اصطلاح دشمن، بمباران مواضع طرف مقابل و... بزنند؟ تحقیقات خود آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که جواب سوالات یاد شده همگی منفی است و واقعیت چیز دیگری است.


روی دیگر واقعیّت
فوریه‌ سال 2011 میلادی، ماجرایی رخ داد و باعث شد که توجه‌ها بیش از پیش به سوالاتی نظیر سؤالات یاد شده متمرکز شود و نفس حضور زنان در ارتش آمریکا زیر سوال رود. در این ماه، چند ‌تن از نظامیان زن آمریکا با طرح شکایتی در دادگاه این کشور، پنتاگون را متهم به نادیده گرفتن آمار تکان دهنده‌ تجاوز به زنان در ارتش این کشور کردند. همچنین "رابرت گیتس"، وزیر دفاع وقت و "دونالد رامسفلد" وزیر سابق دفاع این کشور نیز متهم شدند که نهاد تحت مدیریت آن‌ها خشونت برضد زنان و تجاوز به آن‌ها را پذیرفته و این اقدام‌ها را فقط نظاره می‌کند. حتی روزنامه‌ی "لس‌آنجلس تایمز" هم اعتراف کرده است که ارتش آمریکا تجاوز، آزار و اذیت جنسی زنان را نادیده می‌گیرد.

 بر اساس آمارهای رسمی منتشره از سوی نهادهای رسمی و غیررسمی، یک سوم زنان نظامی آمریکا مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند. افزون بر این، 70‌ درصد از زنان نظامی نیز اظهار داشته‌اند که از سوی هم‌قطاران نظامی خود مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند. بر طبق مطالعه‌ای دیگر در مجموع، 90 درصد از زنان شاغل در ارتش آمریکا به نوعی مورد آزار، اذیت و خشونت جنسی قرار می‌گیرند. همچنین 90 درصد آن‌هایی هم که مورد تجاوز قرار می‌گیرند آن را به دلایلی گزارش نمی‌دهند.


آمار این خشونت‌ها در شرکت‌های نظامی خصوصی به مراتب بیشتر است و زنان بیشتری قربانی مطامع نظامیان مرد و غالبا فرماندهان ارشد خود می‌شوند. برای نمونه خانم "جونز" که در سال 2005 میلادی در عراق مورد تجاوز دسته جمعی همرزمان خود قرار گرفته بود آن را گزارش داد اما پاسخی که دریافت کرد این بود که برای چند روز در یک کانتینر محبوس و از داشتن آب، ‌غذا و مواد دارویی و بهداشتی محروم شد.


مسئله قابل تأمل این‌جاست که آمار زنانی که از سوی همرزمان خود مورد تجاوز و خشونت جنسی قرار می‌گیرند به مراتب بیشتر از کسانی است که از سوی نیروهای دشمن کشته می‌شوند. اما مسئله‌ جالب‌تر این است که رسانه‌های جریان اصلی آمریکا نیز تمایل یا توانایی پوشش این موارد را ندارند.

آن‌چه که از خود مسئله تجاوز مهم‌تر به نظر می‌رسد، میزان بالای قتل زنان بعد از اقدام به تجاوز و یا خودکشی آنان است. بر اساس آمارهای منتشر شده، میزان قابل توجهی از زنان نظامی آمریکا معمولاً به دلایل غیر جنگی و غالبا ‌در ارتباط با مسئله تجاوز می‌میرند. تنها در سال 2008 میلادی و در عراق 94  نفر از زنان نظامی آمریکایی به این دلیل کشته شده‌اند. این در حالی است که آمار منتشره معمولاً ‌بسیار کم‌تر از آن چیزی است که در عالم واقع روی می‌دهد.


رنگین پوست‌ها قربانی تمایلات جنسی نظامیان آمریکا
"میروسلاوا فلورس" در مقاله‌ای با عنوان "تجاوز به زنان آمریکای لاتین در ارتش آمریکا"  گزارش مفصلی در خصوص زنانی ارایه داده است که از کشورهای آمریکای لاتین با هزاران رویا و امید به ارتش آمریکا پیوسته و درصدد اثبات خود به عنوان شهروند وفادار آمریکایی بوده‌اند تا این‌که بتوانند منبع درآمدی برای خود کسب کنند اما سرنوشتی که در انتظار آن‌هاست، بسیار تکان دهنده است. بر اساس تحقیقات این نویسنده، طی سال‌های اخیر بسیاری از زنان رنگین پوستی که به استخدام ارتش آمریکا در آمده‌اند از سوی یهودیان نژادپرست و سفیدپوستان، مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. وی معتقد است که این زنان صرفاً به دلیل ایجاد تفریح و سرگرمی برای نظامیان سفید پوست و یهودی به استخدام درآمده‌اند و به ابزار کام‌جویی آنان بدل شده‌اند. وی در ادامه با بررسی زندگی پنج نفر از رنگین پوستانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، می‌افزاید راز کثیف پنتاگون و مقام‌های آن از جمله "رامسفلد" و "پل ولفویتز" این است که رنگین پوستان را صرفاً برای تجاوز و به عنوان ابزار لذت برای نظامیان مرد به استخدام ارتش در می‌آورند.


زنان ابزار کام‌جویی ارتش آمریکا
بر اساس اظهارنظر زنان نظامی آمریکا، زنان در ارتش به عنوان یک جنس پست نگریسته شده و صرفاً به عروسک‌های جنسی برای همرزمان مرد خود بدل شده‌اند. یک نظامی آمریکایی در همین ارتباط می‌گوید: «ارتش آمریکا به این خاطر زنان را استخدام می‌کند که اسباب خوشی و کام‌جویی مردان را فراهم نماید و آن‌ها را سرحال نگه دارد! در جنگ ویتنام فاحشه‌هایی استخدام شده بودند تا در اختیار سربازان مرد باشند اما در عراق این افراد استخدام نشده‌اند و نظامیان زن نقش آنان را ایفا می‌کنند.»

با توجه به سیاست‌های اتخاذ شده در خصوص تجاوز جنسی به زنان، این فرضیه‌ها قابل اثبات است:
- تعداد زیادی از زنان مورد تجاوز قرار می‌گیرند.
- کسانی که گزارش دهند خود مورد آزار و اذیّت قرار می‌گیرند.
- مجرمان هیچ بهای سنگینی برای اتهام‌های خود پرداخت نمی‌کنند و حتی گاهی ترفیع درجه پیدا می‌کنند!
- رسانه‌ها به این امر بهایی نمی‌دهند و مقام‌های نظامی هم آن را امری عادی و مربوط به کل جامعه می‌دانند.
 

از آن‌چه که گفته شد و با توجه به شواهد عینی نقل شده، به نظر می‌رسد کارکرد زنان در ارتش آمریکا بیش از آن‌ که نظامی باشد در زمینه‌ی مسایل جنسی است تا بدین ترتیب نیازهای غریزی نظامیان مرد رفع شده و آنان برای کشتار در میادین جنگی، آماده‌تر باشند.
 

چرا قربانیان گزارش نمی‌دهند؟
منابع آمریکایی از جمله خود پنتاگون معترف است آمارهای منتشره از میزان تجاوز در بین نظامیان آمریکایی بسیار کم‌تر از مواردی است که به واقع اتفاق می‌افتد. نتیجه‌ تحقیقات حاکی از آن است که 90 درصد موارد تجاوز بنا به دلایلی گزارش نمی‌شود. جو  ارتش طوری است که کسی جرأت گزارش کردن ندارد و هرکس گزارش دهد به عنوان خائن و نالایق مورد بازخواست قرار می‌گیرد. حتی یکی از فرماندهان ارتش در پاسخ به اعتراض زنی که مورد تجاوز قرار گرفته بود، گفت: «این امور عادی هستند و اتفاق می‌افتد. بهتر است که این امر به وسیله دوستان و همرزمان اتفاق افتد تا دشمنان و سربازان خارجی! از طرف دیگر این امر می‌تواند در دوره‌ی اسارت و... هم اتفاق افتد؛ بنابراین تجاوز از سوی دوستان می‌تواند باعث آمادگی برای آن اتفاقات باشد!»

بر اساس گزارش شبکه‌ "الجزیره"، بیش از 50 درصد از گزارش‌هایی که ارایه می‌شود بنا به آن‌چه که "شواهد و مدارک ناکافی" خوانده می‌شود، مورد بررسی قرار نمی‌گیرند. همچنین در اغلب موارد ‌قربانیان مورد آزار، اذیت و توهین قرار می‌گیرند تا مجرمان و متهمان! برای مثال، ‌فردی به نام "جنیفر دایر" اظهار داشته است پس از گزارش دادن تجاوز، سه روز در سلول انفرادی حبس شده است و او را تهدید نموده‌اند که به دلیل وارد کردن اتهام‌های بی‌پایه و اساس و گزارش نادرست، محاکمه خواهند کرد. موارد دیگری هم یافت می‌شود که ‌افراد متهم به تجاوز نه تنها محاکمه نمی‌شوند بلکه بارها ارتقاء درجه و افزایش حقوق هم داشته‌اند.

همچنین نمونه‌هایی وجود دارد که فرد پس از آن‌که تجاوز به خود را به مقام‌های ارشد گزارش داده، به قتل رسیده است. برای نمونه می‌توان به خانم "ماریا لاترباخ" اشاره کرد که همین سرنوشت را پیدا کرده است. هم‌چنین روزنامه‌ "لس آنجلس تایمز" در مقاله‌ای می‌نویسد: فرهنگ "سرزنش قربانیان" و "اتحاد و ائتلاف با متخلفان" باعث شده است موارد مربوط به تجاوز مورد بررسی قرار نگیرد.

"آن ریم" در این ارتباط می‌نویسد: برگزاری مراسم باشکوه و پرافتخار تدفین برای کهنه سربازانی که  متهم به تجاوز جنسی هستند حامل این پیام است که حتی بدترین و شنیع‌ترین خشونت‌های جنسی باعث نمی‌شود که خدمات نظامی این افراد زیر سؤال برود. این امر باعث می‌شود که فرهنگ مصونیت نظامیان از محکومیت‌های طولانی مدت تداوم یافته و آنان بدون کم‌ترین نگرانی از احتمال محاکمه، مرتکب اعمال تجاوزکارانه‌ جنسی شوند.

 نویسنده در ادامه می‌افزاید: کنایه آمیز است که با وجود این‌که خشونت‌های جنسی جزو جرایم جنگی شناخته می‌شود اما ارتش خود سعی در تداوم این جنایت دارد.

افزون بر این، قربانیان امیدی برای رسیدگی واقعی به پرونده‌ خود را ندارند چرا که اغلب موارد نادیده گرفته می‌شوند. بر اساس آمار پنتاگون در سال 2006 میلادی، حدود 2974 مورد تجاوز گزارش شده است که تنها 292 مورد از آن‌ها بررسی شده است و تعداد ناچیزی از متهمان به شکل جدی جریمه شده‌اند. مجازات‌ها و جرایم متناسب با جرم نیست و ممکن است محکوم شدگان تنها تنزل درجه پیدا کرده و یا میزان ناچیزی از حقوقشان کم شود. هم‌چنین قربانیان به دلیل ترس از تمسخر، آزار و اذیت بیش‌تر جرأت گزارش دادن ندارند.

آن‌چه جالب‌تر می‌نماید واکنش مقام‌های آمریکایی به این موضوع است. سخنگوی پنتاگون توپ را به زمین جامعه‌ آمریکا انداخته و در اظهار نظری غیرمسئولانه گفته است که تجاوز جنسی به زنان مختص به ارتش نیست و موضوعی است که در جامعه‌ آمریکا رواج داشته و یک مسئله‌ کلی اجتماعی است!

از آن‌چه پیشتر گفته شد، این سؤال مطرح می‌شود که آیا زنان برای انجام مأموریت نظامی به‌کار گرفته می‌شوند یا صرفاً ابزاری برای رفع نیازهای غریزی سربازان و نظامیان مرد هستند؟ آیا این خشونت‌های جنسی نتیجه و محصول فرعی جنگ است؟ آیا نشانه‌ مردسالاری حاکم بر ارتش است یا نشانه‌ فرهنگ و روحیه‌ امپریالیستی آمریکاست؟

از دلایل مطرح شده در زمینه‌ آمار بالای این خشونت‌ها، می‌توان به این مورد اشاره کرد که مردان در حالت جنگی به لحاظ فیزیکی و جنسی حالت تهاجمی به خود می‌گیرند. در چنین حالتی اگر فردی چندین دوست و همرزم خود را هم از دست داده باشد به لحاظ روانی حالت تهاجمی شدیدتری به خود می‌گیرد و در این صورت دیگر سلسله مراتب و فرماندهی و... از اهمیت چندانی برخوردار نیست. با توجه به این‌که زنان هم در دسترس آنان قرار دارند بنابراین دست زدن به خشونت‌های جنسی برای آنان امری عادی است. حال اگر رهبران نظامی آمریکا در پی آن هستند که از این خشونت‌ها بکاهند باید به دنبال اقدامات پیش‌گیرانه و تنبیهی شدیدتری باشند. ولی به ظاهر‌ آنان از این بابت نگرانی ندارند و اختلاط جنسیتی در بین نظامیان نه تنها دغدغه‌ خاطری برای آنان نیست بلکه احتمالاً از این کار اهداف و مقاصد دیگری نیز دارند.

دلیل دیگر نیز مربوط به فرهنگ آمریکایی است. بنا به اظهارنظر نظامیان مرد، ‌زنان آمریکایی پوشش و لباس راحتی زندگی شخصی خود را به میادین جنگ می‌آورند. یک سرباز آمریکایی در این خصوص می گوید: «وقتی بیرون می‌آییم زنانی را می‌بینیم که با لباس شنا و نیمه لخت در حال تفریح هستند و یا در استخرها در حال شنا و یا در حال حمام آفتاب هستند. طببیعی است که این مناظر مردان را اغوا کند.»

سرباز دیگری در این خصوص می‌گوید: «تصور کنید در محیطی زندگی می‌کنید که هیچ امنیت جانی و روانی ندارید و در این حالت زنان در دسترس شما قرار دارند آن وقت چه اتفاقی می‌افتد؟! نباید به زنان اجازه‌ حضور در ارتش را بدهند.»
 
مسئله دیگر باز هم مرتبط به فرهنگ آمریکایی است که زنان به عنوان یک جنس پست دیده می‌شوند و ابزاری برای کام‌جویی و لذت جویی مردان به حساب می‌آیند. افزون بر این باید به تبعات این موضوع نیز اشاره کرد. آمار بالای تجاوز به زنان باعث ایجاد مشکلات روحی، ‌روانی و جسمی دیگری شده است و موجب گسترش افسردگی در بین زنان، بی‌معنا یافتن زندگی، افزایش آمار خودکشی، افزایش آمار طلاق، افزایش کودکان نامشروع، ناکارآمدی ارتش و... می‌شود.
 
منبع: برهان