فلسطين اليوم:

اوباما به اشتباه دولتش در پيش‌بيني اوضاع جهاني اعتراف كرد

تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۸۹

رئيس جمهور آمريكا به اشتباه بزرگ دولتش در پيش بيني و برآورد اوضاع جهاني و منطقه‌اي از جمله مسئله فلسطين اعتراف كرده است.

به گزارش گرداب به نقل از فارس، پايگاه اطلاع رساني "وكاله فلسطين اليوم" در مقاله‌اي به قلم "منير شفيق" تحليل‌گر معروف عرب به بررسي مصاحبه "باراك اوباما"، رئيس جمهور اين كشور با روزنامه آمريكايي "تايم " در 21 ژانويه 2010 پرداخته است.

اوباما در اين مصاحبه از تجارب شخصي‌ خود و همچنين "جورج ميچل" فرستاده ويژه‌اش به خاورميانه در برخورد با مسئله فلسطين سخن گفته و اذعان كرده است كه دولتش در پيش بيني و برآورد اوضاع جهاني و منطقه‌اي از جمله مسئله فلسطين دچار اشتباه بزرگ گرديده است.

منير شفيق در اين‌باره مي‌نويسد: اوباما بي‌پرده از "نزاع ميان فلسطيني‌ها و صهيونيست‌ها" مي‌گويد و تاكيد مي‌كند يافتن راه حل براي اين نزاع مسئله بسيار دشواري است، همچنين اوباما درباره ناكامي طرح ميچل اين‌گونه مي‌گويد: "من تصور مي‌كنم در برآورد توانمندي‌هايمان جهت راضي كردن دو طرف به بيراهه رفته‌ايم و اوضاع آن‌گونه كه تصور مي‌شد، نيست".

شفيق در ادامه مي‌افزايد، اين سخنان اوباما به ما اجازه مي‌دهد به نتايجي شگفت‌انگيزي پيرامون دولت آمريكا و كارشناسان و صاحب‌نظران و مراكز تحقيقاتي اين كشور دست يابيم. اين تحليلگر عرب اولين نتيجه بدست آمده از سخنان اوباما را اعتراف به ناكامي كامل طرح ميچل دانسته و مي‌افزايد: سال گذشته جورج ميچل فرستاده ويژه آمريكا به منطقه طرحي را ارائه داد و با وجود صرف وقت و تلاش بسيار باز نتوانست جايي براي اجراي آن در منطقه بيابد و از اين حيث ميچل شكست بزرگي متحمل شد و پس از شكست اين طرح بود كه "نتانياهو" طرح خود را ارائه كرد و خواستار اجرايي شدن آن شد. همين امر موجب تضعيف موضع و جايگاه "محمود عباس" رئيس تشكيلات شد، به‌گونه‌اي كه وي از نااميدي خود از دولت اوباما و امكان عدم شركت در انتخابات آينده سخن گفت.

شفيق با اشاره به اين موضوع كه طرح ميچل حاصل تامل و تفكر دو ساله بزرگترين كارشناسان آمريكايي است، تاكيد مي‌كند كه اين طرح به سرعت نشان داد آنها چگونه در برآورد موضع نتانياهو و كابينه‌اش پيرامون مسئله توقف كامل شهرك سازي در ازاي عادي سازي روابط با كشورهاي عربي و ايجاد زمينه‌هاي مذاكرات سازشي كه منجر به "راه حل 2 دولت " شود اشتباه كرده‌اند. همچنين آشكار شد كه سياست نتانياهو در اين‌باره توقف جزئي شهرك سازي در كرانه باختري، اتمام طرح‌هاي نيمه تمام و عدم سازش كامل و توسعه شهرك‌ سازي در قدس بزرگ است كه 20 درصد كرانه باختري را تشكيل مي‌دهد.

اوباما در برآورد توانمندي‌هايشان در تحت فشار قرار دادن نتانياهو مرتكب اشتباه بزرگي شدند
شفيق با اشاره به اين نكته كه تمام دولتمردان آمريكايي و كارشناسان و صاحبنظران اين كشور و مراكز تحقيقاتي آن به ويژه وزارت خارجه و كاخ سفيد به خوبي با شخصيت نتانياهو و مواضع و ديدگاه‌هايش آشنايي كامل دارند،‌ اين سوالاتي را مطرح مي‌كند كه چرا آنها در برآورد موضع و ديدگاه نتانياهو چنين اشتباه فاحشي را مرتكب ‌شدند؟ اگر تمام مراكز و شخصيت‌هاي فوق الذكر در برآورد موضع نتانياهو راه را به بيراهه رفتند، چرا در برآورد توانايي و آمادگي دولت خود جهت فشار آوردن بر نتانياهو و قانع ساختن وي مجددا دچار اشتباه ‌شدند؟

وي سپس با اشاره به عقب‌ نشيني آمريكا از طرح خود مي‌نويسد: اين امر موجب از بين رفتن صداقت اين كشور و نااميدي كساني مانند محمود عباس شده كه روي اين طرح حساب كرده و تمام تلاش خود را بكار بسته بودند تا شرايط اجراي آن را فراهم سازند و بي‌شك در اين ميان ميچل اعتبار و آبروي خود را كه با موفقيت در حل مسئله ايرلند بدست آورده بود،‌ از دست خواهد داد.

شفيق در ادامه مي‌افزايد: درست است كه برخي مي‌گويند اوباما در اين‌باره مبالغه كرده است و روزنه‌هاي اميد كاملا بسته نشده‌ است، اما بايد واقعيت را پذيرفت كه آمريكا در بسياري از پيش بيني‌هايش اشتباه كرده است واين نشان دهنده شرايط سختي است كه دولت آمريكا در حال حاضر با آن مواجه است.

هيچ كس در اين موضوع شك و ترديد ندارد كه مراكز تحقيقاتي و پژوهشي آمريكا طي جنگ سرد و پيش‌بيني اتفاقاتي كه طي اين دوره روي خواهد داد، چه نقشي ايفا كردند، بالطبع اين موضوع تصميم‌گيرندگان و دولتمردان وقت آمريكا را نيز شامل مي‌شد، اما بعدها و پس از به قدرت رسيدن "بيل كلينتون" و "جورج دبليو بوش" آشكار شد ميزان درستي اين پيش بيني‌ها به ميزان قابل توجهي كاهش يافته است، تا جايي كه ملاحظه مي‌كنيم در دوره زمامداري اوباما اين اشتباهات به اوج خود رسيده است.

شفيق يكي از مهمترين دلايل اين امر را نداشتن برداشتي صحيح و واقع بينانه از تغيير موازنه قوا پس از فروپاشي اتحاد شوروي و مرحله پس از جنگ سرد دانسته و در اين باره مي‌نويسد: به عنوان مثال به جاي آنكه كارشناسان آمريكايي به اين نكته توجه داشته باشند كه قدرت آمريكا پس از جنگ سرد رو به ضعف و افول گذاشته است اين شبهه را در ميان مردم آمريكا بوجود آوردند كه آمريكا پس از فروپاشي شوروي تبديل به تنها ابرقدرت جهان شده است و پس از اين به انجام هر كاري تواناست و بر اساس همين برداشت به بررسي مسائل و قضاياي جهان پرداختند.

پس از فروپاشي شوروي آمريكا روزبه‌روز ضعيف‌تر شده است
اين تحليلگر معروف عرب تاكيد مي‌كند كه برآورد نادرست از ميزان نيروها و توانايي‌هاي آمريكا باعث شد تا كارشناسان و صاحبنظران اين كشور راه را به اشتباه بروند. اين اشتباهات تمام حوزه‌ها حتي اقتصاد را نيز فرا گرفته است كه از نمونه‌هاي آن مي‌توان به ارائه طرح جهاني شدن اقتصاد و مشكلاتي كه گريبانگير اين طرح شده است و يا اشتباه در مقابله با مسائل و قضاياي منطقه‌اي اشاره كرد. به همين دليل نبايد گفت سخنان اوباما مبالغه و گزافه گويي است، واقعيت امر اين است كه از زمان فروپاشي اتحاد شوروي تا كنون آمريكا هر روز بيش از پيش ضعيف‌تر مي‌شود،‌ چون زماني كه جهان 2 قطبي بود آمريكا مي‌توانست در كنار اتحاد شوروي سابق نظام جهاني را ضبط و ربط كند و اگر در اين ميان اشتباهي روي مي‌داد، هريك از دو طرف با ورود به عرصه مانع عميق‌تر شدن خلاء و اشتباه مي‌شدند، اما از وقتي آمريكا يكه تاز عرصه جهاني شد، لغزش‌هايش هم افزايش يافت و هنوز دولت‌مردان آمريكايي اين واقعيت را درنيافته‌اند كه رسيدگي به مسائل و قضاياي جهاني خارج از توان و قدرت آن‌هاست.

شفيق در ادامه مقاله خود مي‌نويسد: دقيقا به همين دليل است كه آشوب و هرج و مرج سراسر جهان را فراگرفته و هر كشوري هر آنچه بخواهد و صلاح بداند انجام مي‌دهد و در ميان به جاي اين كه آمريكا پيشرفت كند، كشورهايي مانند چين و روسيه پاي به عرصه گذاشتند تا گوي سبقت را از آمريكا بربايند و اين جداي از كشورهايي مانند هند، برزيل و تركيه است كه در عرصه اقتصاد حتي موفق‌تر از آمريكا نشان دادند. همچنين يكي ديگر از نتايج يكه تازي احمقانه آمريكا در جهان را بايد در ضربات وارده به رژيم صهيونيستي از سوی مقاومت لبنان و فلسطين و گرفتاري آمريكا در عراق ملاحظه كرد.

شفيق در ادامه اين چنين نتيجه مي‌گيرد: با وجود اين تحولات باز هم ميزان آگاهي و هوشياري سياستمداران و كارشناسان آمريكايي تغيير نكرده تا آنها در پيش‌بيني‌هاي خود تجديد نظر كرده و اعتراف كنند كه آمريكاي كنوني آمريكاي زمان جنگ سرد نيست و همان‌گونه كه آمريكا تغيير كرده ملل و كشورهاي جهان نيز تغيير كرده‌اند، بحران اقتصادي سراسر جهان را فراگرفته است و مي‌رود تا باز هم تغييري در موزانه قوا به‌وجود آورد، ولي آمريكايي‌ها همچنان به اين تغييرات بي‌توجه‌اند.

وي در پايان مقاله خود با تاكيد مجدد بر اينكه اعتراف اوباما گزافه‌گويي يا مبالغه نيست، مي‌نويسد: اين اعتراف يك واقعيت است و از اشتباه در تحليل شرايط جهاني و تغييرات روي داده در موازنه قوا نشات مي‌گيرد. سوالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه آمريكا چه وقت مي‌خواهد تغييرات به‌وجود آمده در تمام عرصه‌هاي نظامي و سياسي و اقتصادي و علمي را دريابد؟ آمريكايي‌ها نمي‌دانند يا نمي‌خواهند بدانند كه دنياي كنوني آن‌گونه كه آنها تصور مي‌كنند نيست، موازنه‌ قدرت تغيير كرده و به همين دليل است كه تمام برآوردها و پيش‌بيني‌هايشان نادرست از آب در مي‌آيد.