به گزارش
گرداب به نقل از مشرق، کلینتون در این سخنرانی در نقش یک استراتژیست اقتصادی نقشآفرینی و به صراحت اعلام می کند: «ستون قدرت آمریکا در جهان یک اقتصاد قوی است.»
به این ترتیب در یک جمعبندی از سخنرانی یک ساعته خانم کلینتون میتوان گفت در نگاه جدید رهبران آمریکا دوران نظامیگری آمریکا به پایان رسیده است، زیرا تداوم استراتژی آمریکا در دهه اول قرن 21 اقتصاد آمریکا را به خطر انداخته است.
1- فرمول جدید استراتژی ایالات متحدهکلینتون در این سخنرانی ابتدا به این سؤال میپردازد که دلیل حضور فردی دیپلماتیک در کلوب اقتصادی چیست؟ وی در پاسخ به این سؤال یک فرمول ارائه میدهد. "اقتصاد استراتژیک است و استراتژی چیزی جز اقتصاد نیست."
وی در توضیح این فرمول ذکر میکند: «همه چیز در حال و آینده قرن 21 که مرتبط با رهبری آمریکا باشد، چیزی جز اقتصاد نخواهد بود. وی در ادامه به جملهای از "هری ترومن" اشاره میکند که معتقد است "روابط ما چه خارجی و چه اقتصادی از یکدیگر جداناپذیر هستند."
به این ترتیب ترومن فهمید برای رهبری آمریکا در جهان پس از جنگ نه تنها نیاز به رهبری دیپلماتیک و نظامی است، بلکه مهمتر از آنها رهبری اقتصادی است.
کلینتون میافزاید: «ترومن در آن زمان قدرت اقتصادی خود را برای بازسازی دوستان و حتی دشمنان به کار گرفت و این فرمول هماکنون به همان اندازه قبل درست است. فقط هم اینک باید رهبری خود را در زمانهای که قدرت اغلب براساس اقتصاد اندازهگیری و اعمال میشود، پیش ببریم.»
2- توسعه و دیپلماسی قوی، قدرتمندترین ارتش جهانکلینتون در بیان محور دوم استراتژی جدید ایالات متحده به شرایط سخت اقتصاد داخل آمریکا و اروپا اشاره و به صراحت اعلام میکند: «خانوادهها سعی میکنند پس از بزرگترین سقوط اقتصادی که من در تمام عمر شاهد بودهام بار دیگر روی پای خود بایستند. اعتراضات تنها چند مایل دورتر از اینجا به همه ما یادآوری میکند که کار زیادی برای انجام دادن داریم. شما چه راستی باشید و چه چپی، چالش پیش رو این است که چگونه تیم آمریکا را به جلو هدایت کنیم؟ ما چگونه با یکدیگر همکاری کنیم تا به پیشرفت کشورمان و بر آورده ساختن انتظارات مردم یاری رسانیم؟»
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه به تحولات منطقه خاورمیانه اشاره و سعی میکند ریشه آن را اقتصاد معرفی کند. در سراسر جهان، نیروهای اقتصادی در حال دگرگونسازی واقعیتهای سیاست خارجی هستند. ما دولتهایی را دیدهایم که به علت بحرانهای اقتصادی سقوط کردهاند. انقلابهایی که از یک بازار در تونس آغاز شدند، سراسر یک منطقه را دربرگرفتند.
در عین حال هرکجا که سفر میکنم کشورهایی را میبینم که نه به علت اندازه ارتشی که در اختیار دارند، بلکه به خاطر رشد اقتصادیشان به نفوذ و تأثیرگذاری دست یافتهاند. با این شرایط ما باید موقعیت خود را برای رهبری در جهان سازماندهی کنیم که امنیت آن به همان اندازه میادین جنگی در اتاقهای هیئت مدیرهها و طبقات تجاری شکل میگیرد. ستون قدرت آمریکا در جهان یک اقتصاد قوی است، این اقتصاد اهرم مورد نیاز را برای تأثیرگذاری و پیشبرد منافعمان در اختیار ما میگذارد و به دیگر کشورها نیز اعتماد به رهبری ما و سود بیشتر در شراکت ما را میدهد. توسعه و دیپلماسی قوی قدرتمندترین ارتشی است که تاکنون جهان به خود دیده است.
3- کشورداری اقتصادی، قلب سیاست خارجی آمریکاوی در ادامه سخنان خود در کلوب اقتصادی نیویورک اعلام میکند که مأموریت اصلی دیپلماتهای آمریکا حرکت در مسیر کشورداری اقتصادی است و به همین منظور دستورالعملهایی را به تمام سفارتخانههای آمریکا در سراسر جهان ارسال خواهد کرد.
وی در تبیین کشورداری اقتصادی میگوید: «کشور داری اقتصادی دارای 2 قسمت است. اول اینکه ما چگونه نیروها را مهار کرده و ابزار اقتصاد جهانی برای تقویت دیپلماسی و حضورمان در خارج استفاده کنیم و دوم اینکه چگونه این دیپلماسی و حضور را برای تقویت اقتصادمان در داخل کشور به کار گیریم.
کلینتون همچنین با اشاره به رهبری اوباما در آمریکا میافزاید: «تحت رهبری رئیس جمهور اوباما، استراتژی امنیت ملی ما بر حمایت و پشتیبانی از منابع قدرت جهانیمان متمرکز است.»
4- تغییر در مرکز ثقل استراتژیک و اقتصادی جهانوی در این سخنرانی از چرخشی بزرگ در سیاستهای اقتصادی و بینالمللی آمریکا سخن میگوید. به گفته کلینتون پایان جنگ در عراق و برگرداندن سربازان از افغانستان به خانه یک چرخش بزرگ است. وی اظهار میدارد: «مرکز ثقل استراتژیک و اقتصادی جهان در حال تغییر به سمت شرق است و ما بیشتر به منطقه آسیا-اقیانوسیه تمرکز میکنیم. ایجاد شبکه قوی از ارتباطات و نهادها یکی از بزرگترین پروژههایی است که در سراسر اقیانوس آرام انجام خواهیم داد.»
وی امضای موافقتنامه آزاد با کشورهایی چون کره را در این مسیر ارزیابی کرده و در خصوص فعالیتهای اقتصادی آمریکا در امریکای لاتین میگوید:«ما همکاری به جاگوارهای آمریکای لاتین را نیز جزو اولویتهای خود ساختهایم. اقتصاد این کشورها از رشد 6 درصدی برخوردار است و توافقنامه تجارت آزاد با پاناما و کلمبیا ما را به هدف نهایی که پدید آوردن یک مشارکت تجاری در نیمکره است، نزدیکتر میکند. این مشارکت از قطب شمال تا جنوب آرژانتین گسترده خواهد شد.»
5- برنامه جاهطلبانه برای رهبری اقتصادی مشترک با اروپاوزیر امور خارجه آمریکا در تبیین بخش مهمی از استراتژی جدیدآمریکا به یک نقطه ضعف در ارتباطات تجاری این کشور و اروپا اشاره کرده و میافزاید: «آمریکا و اروپا نیمی از اقتصاد دنیا را تشکیل میدهند، اما فقط یک سوم تجارت جهانی را در اختیار خود دارند. ما میتوانیم و باید بیشتر تجارت کنیم.»
وی همچنین از "شورای اقتصادی فراآتلانتیک" نام برده و خاطرنشان میکند: «هماهنگ ساختن تدابیر مرتبط با قانون گذاری بین آمریکا و اتحادیه اروپا یکی از بهترین راههایی است که از طریق آن میتوانیم رشد و صادرات را افزایش داده و از هزینههای تکراری جلوگیری کنیم.»
وی میافزاید: «بنابراین ما باید یک برنامه جاهطلبانه برای رهبری اقتصادی مشترک با اروپا تدوین نمائیم. برنامهای که دقیقاً به مانند همکاری امنیتی بین ما در سراسر جهان، ضروری است در هر منطقه ما سعی داریم که اقتصاد را با دیپلماسی ادغام نمائیم، حتی در حوزه روابط بین روسیه و آمریکا.»
6- رویکرد تازه در حوزه انرژيوی در این بخش از سخنرانی خود به انتقاد از وزرات خارجه آمریکا در حوزه انرژی میپردازد و به صراحت اعلام میکند: «انرژی حوزهای است که ما برروی تمام پیچیدگیها و اهمیت آن تمرکز نکردهایم. بنابراین برای اولین بار در وزارت امور خارجه بخشی به نام اداره منابع انرژی تأسیس نمودهایم تا اطمینان حاصل نمائیم که تمام روابط ما متضمن پیشبرد منافع ملی حیاتی ما به سوی یک انرژی ایمن، فزاینده و پاکیزه هستند.»
وی معتقد است: «نمیتوان در مورد اقتصاد و سیاست خارجی سخن گفت، اما حرفی از انرژی به میان نیاورد. ما باید با صادرکنندگان سنتی و نیز اقتصادهای در حال ظهور وارد همکاری و مذاکره شویم تا امنیت بینالمللی انرژی را ارتقاء داده و تضمین نمائیم که ثروتهای طبیعی کشورها منجر به رشدی فراگیر و جامع خواهند شد.»
7- حرکت از بیداری سیاسی به بیداری اقتصادییکی از نکات برجسته سخنرانی کلینتون در کلوپ اقتصادی نیویورک، اشاره به بیداری سیاسی در کشورهای عربی است. وی در زمینه بیداری در منطقه استراتژی آمریکا را اینگونه تفسیر میکند. فرآیند گذار را در مصر، تونس و لیبی در نظر بگیرید. اگر میخواهیم شاهد ریشه دواندن دموکراسی باشیم، باید ابزاری پیشرفته ارائه نمائیم تا به کشورها کمک نمائیم اقتصادهایی را که برای حفظ قدرت حکام مستبد طراحی شدهاند، اصلاح کنند.
وی میگوید: «ما به تلاش پیچیده نیاز داریم تا اقتصادهای منطقه را در هم ادغام کنیم. سرمایهگذاری را ارتقاء بخشیم و به مدرنیزاسیون اقتصادی یاری رسانیم و برای نیل به موفقیت بیداری سیاسی باید یک بیداری اقتصادی نیز باشد.»
وی در این بخش از سخنرانی خود، گذری به افغانستان زده و اظهار میدارد: «ما در افغانستان نیز ابزاری مشابه ارائه میکنیم. دستیابی به پایانی موفقیتآمیز در این کشور نیازمند یک چشمانداز اقتصادی پویا است که به ثبات کشور کمک میکند و با ارائه تجارت و ادغام منطقهای بیشتر، همسایگان نیز از آن سود میبرند.»
البته وزیر امور خارجه آمریکا در تبیین استراتژیهای جدید خود به ایران نیز اشاره دارد و خاطر نشان میکند: «ما معتقد به افزایش هزینههای اقتصادی رفتارهای غیرقابل قبول و نیز از بین بردن منابعی هستیم که این رفتارها را ممکن میسازند. ما در برخورد با چالشهای امنیتی نیز همان خلاقیت و پیچیدگی بازار محور را پیاده میسازیم. زمانی که ایران امنیت جهانی و یا سوریه مردم خودش را تهدید میکند ما با ابزار هدفمندتر و سختگیرانهتری واکنش نشان میدهیم.»
8- نبرد با چین نقطه تمرکز سیاستهای اقتصادی آمریکاکلینتون در این سخنرانی خود به صورت ضمنی به نبرد تجاری آمریکا و چین در عرصه تجارت بینالملل اشاره میکند. وی در ابتدا به تبیین وضعیت فعلی قوانین و مقررات تجارت در عرصه بینالملل اشاره و میگوید: «کشورهایی که به دلیل احترام ما به تعهداتمان سود میبرند، باید بدانند که ما انتظار داریم آنها نیز به تعهدات خودشان پایبند باشند. این اصل باید سنگ بنای رویکرد ما در کشورداری اقتصادی باشد. این اصل باید در همهجا و همیشه یک انتظار جهانی باشد. همه آنهایی که از قوانین اقتصاد جهانی سود میبرند، مسئولیت دارند که از این قوانین تبعیت کنند.»
وزیر امور خارجه آمریکا سیاستهای ارزی چین را ازجمله مواردی دانسته که از قوانین بینالمللی تبعیت نمیکند و اعلام میکند: « یکی از نمونههای رویکردهای غیرقابل تحمل خط مشی ارزی چین است که در نهایت نه تنها به بهای از دست رفتن شغل در آمریکا، بلکه باعث بیکاری در برزیل، آلمان و دیگر کشورها شده است.»
وی همچنین خاطرنشان میکند آنچه که ما میتوانیم انجام دهیم نبرد برای ایجاد و پیادهسازی نظامی از قوانین است که برای همه یکسان است.
9- عبور از WTO وزیر خارجه آمریکا در این سخنرانی بارها به نظم جدید اقتصادی مورد نظر ایالات متحده اشاره میکند و از "مجمع اقتصادی آسیا و اقیانوسیه" و همچنین "مشارکت فرا اقیانوسیه" بارها نام میبرد. دقت در این سخنان حاکی از یک واقعیت است یعنی تصمیم آمریکا برای عبور از سازمان تجارت جهانی یا " WTO" است.
وی اظهار میدارد: «ما در یک حرکت رو به جلو در مذاکرات برای دستیابی به یک توافقنامه جدید تجارت آزاد هستیم. هدف ما تنها کاستن از موانع نیست، بلکه میخواهیم استانداردهای رقابت اقتصادی را از ویتنام تا نیوزلند و پرو و بسیاری کشورهای دیگر افزایش دهیم.»
وی همچنین در تبیین شرایط جدید برای رسیدن به یک نظم نوین اقتصادی اعلام میکند. کلینتون میگوید: «وقتی به شرکتهای آمریکایی فرصت داده نمی شود تا عادلانه رقابت نمایند، به این امر باعث از دست رفتن شغل در آمریکا میشود. درست به مانند سازمان تجارت جهانی که بخش اعظمی از تعرفههای مضر را در دهه 90 حذف نمود.»
وی ادامه میدهد: «ما امروز به نهادهایی نیاز داریم که راهحلهایی برای مسائل جدیدی که در بازار به وجود آمده ارائه کنند. مسائلی که ورای تعرفهها قرار دارند، کشورهایی که دارای ارزشهای اقتصادی مشترک هستند باید توافقنامهها و مکانیزمهای جدیدی خلق و پیاده نمایند تا رقابت عادلانه را تضمین نمایند.»
10- دستور وزیر برای بازی تهاجمی در اقتصاد جهانیکلینتون در سخنان خود با بررسی وضعیت داخلی اقتصاد آمریکا و حرکت اقتصاد جهانی اشاره میکند که باید در "بازی تهاجمی" بهتر ظاهر شویم.
وی در تبیین بازی تهاجمی آمریکا به مثال جالبی اشاره میکند و می گوید: «هر سال به جمعیت شهرهای جهان 65 میلیون نفر افزوده میشود. این رقم 7 برابر جمعیت شیکاگو است. بنابراین کسب و کار آمریکایی فرصت بزرگی در اختیار دارد تا در ساخت بنادر، استادیومها و بزرگراهها یاری رسانده و به شکلگیری شهرهای آتی یاری رساند. من در این راستا از دستیار وزیر درخواست کردهام که به شرکتهای آمریکایی کمک کند تا در هر جایی که رشد در بالاترین حد خود قرار دارد بتوانند رقابت کنند.»
وی در ادامه تبیین بازی تهاجمی خود به مثال دیگری از سرمایهگذاری "کیافسی" و "پیتزاهات" در چین اشاره میکند و میافزاید: «هرچند چینیها شام ما را میخورند، اما این امر باعث ایجاد شغل در دفتر مرکزی این شرکت در چین میشود. برای رفع این نقیصه ما در تلاشیم از طریق "شورای اشتغال" میلیاردها دلار سرمایهگذاری جدید به آمریکا جذب نموده و اشتغالزایی نمائیم.»
کلینتون بار دیگر به دیپلمات های خود اشاره و خاطرنشان میکند: «وزارت امور خارجه دیپلماتهای مستعد و خستگیناپذیر دارد که در ارتباط اقتصادی در سراسر جهان دخیل هستند. ما دوباره سازماندهی میشویم تا موانع بروکراتیک قدیمی را برطرف نمائیم. در وزارت یکی معاونت جدید برای رشد اقتصادی، انرژی و محیط زیست ایجاد نمائیم و در وزارت امور خارجه اولین اقتصاددان ارشد را به کار گیریم. ما همچنین فعالیت بیشتری برای آموزش دیپلماتهایمان به منظور فهم اقتصاد، امور مالی و جهانی انجام خواهیم داد.»