پنتاگون به دنبال جبران شکست عراق؛

"رادار اجتماعی" برای رصد قلب و ذهن افراد

تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۰

آمریکا قصد دارد مجموعه‌ای از حسگرهایی را بسازد که ذهن مردم را رصد کرده و وقوع جنگ را قبل از در گرفتن آن پیش‌بینی می‌کند.

به گزارش گرداب، دانشمندان مهم نیروی هوایی ایالات متحده معمولا وقت خود را صرف کشف راه‌‌های تولید ماهواره‌های بهتر یا افزایش دیوانه‌وار سرعت هواپیماهای جت می‌کنند، ولی دکتر "مارک میبری"، از جمله دانشمندان مهم این نیرو، در این میان یک استثنا به شمار می‌رود. وی قصد دارد تا مجموعه‌ای از حسگرهایی را بسازد که ذهن مردم را رصد کرده و وقوع جنگ را قبل از در گرفتن آن پیش‌بینی کند.

میبری این طرح خود را "رادار اجتماعی" نام نهاده و در این خصوص می‌گوید: «در مقایسه با حسگرهای سنتی، این مسئله امری غیرمنتظره به شمار نمی‌رود.»

میبری که به عنوان مشاور علمی ارشد مقامات عالی‌رتبه نیروی هوایی مشغول به خدمت است، عقیده دارد نیروی هوایی و دریایی در ایالات متحده و دیگر کشورها دارای تاریخچه توسعه ردیاب‌های صوتی (برای مشاهده زیر آب)، رادار (برای مشاهده آسمان) و اشعه مادون قرمز (برای دید در شب) هستند. به همین ترتیب ما هم قصد داریم که از ذهن و قلب مردم باخبر شویم.

اما رادار اجتماعی حسگر واحدی برای پرده برداشتن از آرزوهای نهانی شما نخواهد بود. بلکه بیشتر حسگری واقعی متشکل از مجموعه‌ای گسترده از فن‌آوری‌ها و قواعد است که با هدف گرفتن نبض اجتماع و ارزیابی سلامت آتی آن به کار گرفته می‌شود. این طرح بخشی از اقدامات گسترده‌تر پنتاگون در راستای تسلط بر مولفه‌های فرهنگی و اجتماعی جنگ – تلاشی که بسیاری از افراد در وزارت دفاع عقیده دارند دارای نواقص زیادی است - به شمار می‌رود و اولین قدم آن، استخراج داده‌های توئیتر به منظور شناسایی علائم نارضایتی است.

میبری می‌افزاید: «از ما خواسته شده تا ISR فراهم کنیم. ( منظور وی از این سر واژه، تعقیب و شناسایی اطلاعاتی است ) ولی مقامات از ما پیش‌بینی آب و هوا نمی‌خواهند، بلکه خواست آنها پیش‌بینی حرکات دشمن است. منظور از این پیش‌بینی چیست؟ رفتار انسان‌‌ها؛ از این رو ما نیازمند درک انگیزه‌های افراد و چگونگی رفتار آنها هستیم.»

میبری در حالی که کت دکمه‌دار مشکی به تن کرده و یک عینک مستطیلی شکل نقره‌ای بر چشم دارد در بخشی از مصاحبه 90 دقیقه‌ای در دفتر خود در پنتاگون، پیرامون طرح رادار اجتماعی در حالی توضیح می‌دهد که لهجه ماساچوستی وی با ادامه بحث غلیظ‌تر می‌شود. میبری به عنوان متخصص پردازش مصنوعی زبان و اطلاعات از اواسط دهه 80 میلادی در داخل و خارج برای مجموعه نظامی ایالات متحده کار کرده است. ولی با کندی اقدامات ضد شورش در عراق و افغانستان، وی احساس کرد که بیش از پیش به آنچه وی حوزه انسانی نبرد می‌نامد، علاقمند شده است.

پنتاگون طی چند هفته اخیر، رتبه اقدامات ضد شورش را در بازبینی راهبردهای خود کاهش داده است. ولی نیاز به شناسایی سریع کانون‌های آشوب – و درک چگونگی تاثیرات احتمالی اقدامات آمریکایی‌ها بر این جمعیت ناراضی - آشکارا کنار گذاشته نشده است. نیروهای ویژه ایالات متحده، همچنان به تعلیم ارتش کشورهای خارجی (و تحت تاثیر قرار دادن مردم این کشورها) ادامه می‌دهند. جنگ‌های در سایه ادامه دارند – از یمن و پاکستان گرفته تا مکزیک. بازی شطرنج ژئوپلتیک با چین، آگاهی عمیق از تمامی مهره‌های موجود بر روی صفحه را می‌طلبد.

میبری در مقاله سال 2010 خود برای شرکت MITRE که بودجه آن را دولت تامین می‌کند، به این نکته اشاره کرد که رادار اجتماعی با استفاده از سیستم اندازه‌گیری زیستی به شناسایی افراد پرداخته و با استفاده از سیستم اندازه‌گیری اجتماعی به بررسی گروه‌ها می‌پردازد. میبری می‌نویسد به منظور کمک به این سیستم جهت تحت نظر قرار دادن تمامی موارد، از سطح منوکسیدکربن و نرخ سواد گرفته تا قیمت مصرف کننده، می‌بایست تمامی داده‌ها اعم از قول و قرارهای موجود در فیس‌بوک، نظرسنجی‌‌های سیاسی، داده‌های هواپیماهای بدون سرنشین جاسوسی، گزارش‌های مربوط به سطح آسایش کارکنان و هشدارهای مرتبط با بیماری‌های عفونی  در این رادار اجتماعی قرار گیرد.
 
 وی اضافه می‌کند: «همان طور که رادارها نیاز به این دارند تا بر اختلال‌های ایجاد شده، استتار، اهداف ساختگی و ایجاد انسداد غلبه کنند، رادار اجتماعی هم می‌بایست بر عدم دسترسی، سانسور و فریب غلبه کند. این طرح به طور مضحکی جاه‌طلبانه است.» خود میبری نیز با این مسئله موافق است که این طرح به جای یک برنامه ویژه، بیشتر به یک خیال بافی سازمان یافته طولانی مدت شباهت دارد. در عین حال وی اصرار دارد که قطعات سازنده این طرح در سر جای خود قرار داده شده‌ است.
 
وی در مقاله خود به این نکته اشاره می‌کند که اقداماتی در شرکت MITRE در حال انجام است که می‌تواند به ساخت یک رادار اجتماعی واقعی کمک کند. برای مثال می‌توان به طرح تحلیل نظرات گفته شده در وبلاگ‌ها و اجتماعات اینترنتی اشاره کرد که مباحثات آنلاین را به منظور جمع‌آوری اطلاعات و عملیات تحلیل می‌کند و یا طرح جستجوی قدرت نرم در وبلاگستان را نام برد که ابزار پردازش بنیادین زبان‌های دری و فارسی را به منظور تحلیل میزان متنابهی از مضامین رسانه‌های اجتماعی ایجاد کرده است.

آنچه بیش از همه اهمیت دارد این است که این کارشناس پردازش زبان عنوان می‌کند: «این ابزار جدید برای اجرای آنچه تحلیل احساسات – تعیین مثبت یا منفی بودن بروزرسانی یک وضعیت - می‌نامد به طور آنلاین به کار گرفته شده است. تحلیل این احساسات به طور جمعی به منظور مشاهده رضایت کلی مردم و مرتبط ساختن آن با مناطق جغرافیایی خاص صورت می‌گیرد.» میبری معتقد است که از این طریق توانسته‌ایم ایجاد یک رادار اجتماعی را شروع کنیم. وی حتی صفحه کاری اولیه‌ای را ایجاد کرده که با نمودارهای تصویری برای ردیابی شادکامی نسبی تکمیل شده است.


البته میبری، در این راه تنها نیست. پنتاگون طی سه سال، بیش از 125 میلیون دلار در طرح‌هایی با هدف کمی ساختن و مدل سازی بهتر هزینه کرده است که می‌تواند نهایتا به پیش‌بینی ابعاد انسانی، اجتماعی، فرهنگی‌ و رفتاری کشمکش‌ها منجر شود. در حال حاضر واحدهای نظامی ایالات متحده در سرتاسر جهان از سیستم‌های انسانی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری متعددی استفاده می‌کنند. برای نمونه، سیستم یکپارچه هشدار سریع بحران دارپا به منظور پوشش 6 فرماندهی جغرافیایی وزارت دفاع و تحت پوشش قرار دادن 175 کشور مختلف توسعه یافته است. با این وجود، درون پنتاگون، اختلاف نظرهای عمیقی در مورد کارایی این برنامه وجود دارد.

بررسی داخلی که اخیرا پیرامون طرح‌های مربوط به سیستم‌های فوق صورت گرفت به این نکته اشاره دارد که حامیان این پروژه، شواهدی را برای نشان دادن اعتبار چنین رهیافتی تهیه دیده‌اند، ضمن اینکه انتقاداتی مبنی بر ضعف در روش حفظ امتیازات که منجر به اغراق در خصوص صحت پیش‌بینی چنین سیستم‌هایی شده نیز مطرح شده است.

ژنرال‌های بازنشسته و مقامات ارشد نظامی، ایده امکان قالب‌بندی جوامع انسانی به طور موثر یا پیش‌بینی واقعی رفتار انسان را رد کرده‌اند. در همین رابطه، "پاول فن‌ریپر"، سرهنگ بازنشسته در اظهاراتی طعنه‌آمیز به مجله ساینس گفت: «آنها به سراغ کاری رفته‌اند که نمی‌بایست می‌رفتند.»

یکی از پیش‌بینی‌کنندگانی که بودجه آن را پنتاگون تامین کرده است، به این نتیجه رسیده است که: ما نسبت به ارزیابی‌های انسانی تنها کمی بهتر عمل می‌کنیم.

 میبری سریعا لب به انتقاد می‌گشاید: «درست مانند زمانی که هیچ کس نمی‌توانست دید در شب یا دید در آب را تصور کند، کسی هم نمی‌تواند چنین نگرش‌هایی را بپذیرد و در واقع به نظر من، این امر در آینده امکان‌پذیر خواهد بود.»

رادار اجتماعی تنها قسمت جلویی اقدامات نیروی هوایی در این زمینه است. این بخش در حال تقویت مهارت‌های مربوط به زبان‌های خارجی خود است. میبری خواهان حسگرهای قدیمی بیشتر به منظور عملکرد بهتر در شناسایی رفتار انسان است. وی در این خصوص می‌گوید: «اگر راداری با دوربین استاندارد مادون قرمز در اختیار داشته باشم، شاید بتوانم بگویم که یک فرد در حال انجام دادن چه عملی است.»

آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی، بودجه پروژه‌ای را با هدف یافتن علائم فراگیر فریبکاری تامین کرده است. این پروژه به وسیله "دیوید ماتسوموتو"، پروفسور روانشناسی دانشگاه ایالتی سن فرانسیسکو  ( و مربی پیشین تیم جودوی المپیک ایالات متحده ) انجام خواهد شد.

میبری در نمایشی که پیرامون کمک‌های نیروی هوایی به اقدامات در حال انجام در خصوص سیستم‌های انسانی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری آماده کرده است، حتی کنترل مداوم مناطق کلان‌شهری – جاسوسی شهری – را در کنار مهمات کوچک محدود کننده صدمات فرعی و تسلیحات هدایت انرژی غیر مرگبار فهرست کرده است. همراه با این توضیحات، تصویری از سلاحی نشان داده می‌شود که متعلق به زرادخانه غیرمرگبار ادعایی نیروی هوایی است. سلاحی پرتوی که رشته‌ای نامرئی از امواج ماکرویو را از خود ساطع کرده و این احساس به افراد دست می‌دهد که با توده‌ای از آتش احاطه شده‌اند.

میبری اگر چه اذعان دارد که این گونه سلاح‌ها به معنای دقیق کلمه، بخشی از تلاش وزارت دفاع ایالات متحده برای فهم جنبه‌های انسانی کشمکش‌ها محسوب نمی‌شود؛ ولی در ایمیل خود خاطر نشان می‌سازد که حفاظت از زندگی انسان‌ها، حین تلاش برای حمایت از افراد محلی، ایجاد ثبات و امنیت، بی‌آنکه برنارضایتی‌ها افزوده شود، کاری ارزشمند است.

شاید یک رادار اجتماعی همه کاره قادر شود تاثیرات چنین سلاح‌هایی را بر میزان تبعیت و وفاداری مردم اندازه بگیرد، اما با توجه به ارسال این پرتوهای گرمایی به افغانستان به طور آزمایشی در سال 2010 و بازگرداندن آن به وسیله فرماندهان به ایالات متحده (بی‌آنکه حتی یک شلیک با آن انجام شود) این رادار از ارزش چندانی برخوردار نخواهد بود. 

منبع: مشرق