حمله و فحاشی به صفحه اینستاگرام رامبد جوان که از برنامه آخر خود، عکس و مطلبی منتشر کرده بود، وی را مجبور به حذف پست و کامنت های آن مطلب کرد.
گروه فرهنگ گرداب: نزدیک بودن آداب و رسوم دوکشور و
مخصوصا همزبانی از قدیم الایام سبب اتحاد کشورها و همچنین صمیمیت بیشتر می
شد، اما با آغاز قرن بیست و یکم و افزایش بدخواهی های استکبار جهانی برای
سایه افکندن در همه کشورهای جهان عملا این امر با چالش مواجه شد.
اما این کار سبب نشد که کشورهای مقابل استکبار، برای متحدشدن پا پس بکشند و عملاً این جریان اگرچه به‌کندی اما ادامه یافت.برنامه‌های استکبار برای اختلاف‌افکنی در میان مردم مختلف کشورها به طرق مختلف بود.
طوری که مثلاً در کشورهایی که بحث شیعه و سنی حساس بود دست بر روی مذهب می‌گذاشت و یا مثلاً در کشورهایی که بحث امنیت و فقیر و غنی جایگاه داشت به چنین مسائلی ورود می‌کرد.در کشور افغانستان هم با توجه به بهانه‌ای به نام تروریست با آغاز جنگ و بعد از کشورگشایی هم‌دست به‌تحقیر مردم این کشور زد و قصد داشت مردم این کشور را در جهان، مردمی بی‌اراده و فقیر جلوه دهد.
این حس اگرچه درگذشته هم سابقه داشت، اما بعد از حمله آمریکا به افغانستان آن‌هم بعد از حادثه ۱۱سپتامبر، در برخی از مردم جهان تشدید شد.با مهاجرت مردم افغانستان به کشورهای مختلف ازجمله ایران و با وقوع برخی حوادثی(فعالیت درزمینهٔ مواد مخدر و دزدی و قتل) که توسط عده‌ای قلیل از افغانی‌ها در کشور رقم می‌خورد این حس در بسیاری از ایرانی‌ها به وجود آمد و با تبلیغات گسترده دشمنان ملت افغانستان به این حس دامن زده شد.
اما واقعیت این است که در هر ملل و کشوری انسان خوب و بد پیدا می‌شود و با توجه به اینکه اغلب ملت افغانستان کشور دوست و همسایه اشتراکات زیاد و شبیه به ایرانی‌ها دارند، چرا باید تنها به اشتباهات عده‌ای از مردم این کشور دامن زده شود و نکات مثبت و روحیه اغلب این کشور را نادیده گرفت؟ از طرفی دیگر نگاه انسانی به همه عالم و مخصوصاً مظلومان عالم دستور شرعی و عرفی است که در کشور رواج دارد.
با توجه به جان‌فشانی‌های هزاران افغانی در جریان جنگ هشت‌ساله دفاع مقدس برای جمهوری اسلامی ایران که منجر به شهادت حدوداً ۳۰۰۰ افغانی شد، و با توجه به اشتراکات زیاد مردم ایران و افغانستان، و از همه مهم‌تر دید انسانی و مهربانانه اغلب ایرانی‌ها به مظلومان و ستمدیدگان جهان، در سال‌های اخیر تلاش‌هایی مبنی بر نزدیکی مردم ایران و افغانستان صورت گرفت. تلاش‌های ستودنی‌ای که اکنون دیگر کاملاً فراگیر شده است.
دستور رهبر انقلاب مبنی بر رفع مشکلات دانش آموزان افغانستانی برای تحصیل در ایران، بزرگ‌ترین جرقه جدید را در ماه‌های اخیر در کشور زد تا موج حمایت‌های جدید مردمی و تلویزیونی را در کشور رقم بخورد. در ماه مبارک رمضان امسال، برنامه ماه‌عسل بخشی از یک برنامه را زنی افغان اختصاص داد که این زن در افغانستان معلم بود و همسرش کارمند وزارت کشاورزی. اما الان در ایران همسرش کارگر ساختمانی است و خودش گاه حتی کار خدماتی هم انجام می‌دهد.
نیامدن همسر این خانم در برنامه «ماه‌عسل» به دلیل لزوم حضور در محل کار، تعجب مجری برنامه را به‌شدت برانگیخت طوری که در پایان برنامه گفت: انصاف داشته باشیم، در مورد انسان‌ها زود قضاوت نکنیم و انسان‌هایی را که به هر دلیلی ازجمله بیکاری، مشکلات و جنگ از سرزمینشان مهاجرت می‌کنند، بپذیریم.
اما این پایان کار نبود و در ادامه، برنامه خندوانه با دعوت از شاعر افغانستانی فضای جدیدی را از مهاجرین افغان در اذهان عمومی ایجاد کرد. آخرین برنامه هفته گذشته خندوانه، مختص مهاجرین افغان بود و با خواندن ترانه‌ای از «عارف جعفری»؛ خواننده جوان افغانستانی آغاز شد و با خنده و همراهی مهاجرین دعوت‌شده افغان ادامه یافت و با حضور شاد سرور رجایی، شاعر و نویسنده و روزنامه‌نگار افغانستانی خاتمه یافت.
اما این کار سبب نشد که کشورهای مقابل استکبار، برای متحدشدن پا پس بکشند و عملاً این جریان اگرچه به‌کندی اما ادامه یافت.برنامه‌های استکبار برای اختلاف‌افکنی در میان مردم مختلف کشورها به طرق مختلف بود.
طوری که مثلاً در کشورهایی که بحث شیعه و سنی حساس بود دست بر روی مذهب می‌گذاشت و یا مثلاً در کشورهایی که بحث امنیت و فقیر و غنی جایگاه داشت به چنین مسائلی ورود می‌کرد.در کشور افغانستان هم با توجه به بهانه‌ای به نام تروریست با آغاز جنگ و بعد از کشورگشایی هم‌دست به‌تحقیر مردم این کشور زد و قصد داشت مردم این کشور را در جهان، مردمی بی‌اراده و فقیر جلوه دهد.
این حس اگرچه درگذشته هم سابقه داشت، اما بعد از حمله آمریکا به افغانستان آن‌هم بعد از حادثه ۱۱سپتامبر، در برخی از مردم جهان تشدید شد.با مهاجرت مردم افغانستان به کشورهای مختلف ازجمله ایران و با وقوع برخی حوادثی(فعالیت درزمینهٔ مواد مخدر و دزدی و قتل) که توسط عده‌ای قلیل از افغانی‌ها در کشور رقم می‌خورد این حس در بسیاری از ایرانی‌ها به وجود آمد و با تبلیغات گسترده دشمنان ملت افغانستان به این حس دامن زده شد.
اما واقعیت این است که در هر ملل و کشوری انسان خوب و بد پیدا می‌شود و با توجه به اینکه اغلب ملت افغانستان کشور دوست و همسایه اشتراکات زیاد و شبیه به ایرانی‌ها دارند، چرا باید تنها به اشتباهات عده‌ای از مردم این کشور دامن زده شود و نکات مثبت و روحیه اغلب این کشور را نادیده گرفت؟ از طرفی دیگر نگاه انسانی به همه عالم و مخصوصاً مظلومان عالم دستور شرعی و عرفی است که در کشور رواج دارد.
با توجه به جان‌فشانی‌های هزاران افغانی در جریان جنگ هشت‌ساله دفاع مقدس برای جمهوری اسلامی ایران که منجر به شهادت حدوداً ۳۰۰۰ افغانی شد، و با توجه به اشتراکات زیاد مردم ایران و افغانستان، و از همه مهم‌تر دید انسانی و مهربانانه اغلب ایرانی‌ها به مظلومان و ستمدیدگان جهان، در سال‌های اخیر تلاش‌هایی مبنی بر نزدیکی مردم ایران و افغانستان صورت گرفت. تلاش‌های ستودنی‌ای که اکنون دیگر کاملاً فراگیر شده است.
دستور رهبر انقلاب مبنی بر رفع مشکلات دانش آموزان افغانستانی برای تحصیل در ایران، بزرگ‌ترین جرقه جدید را در ماه‌های اخیر در کشور زد تا موج حمایت‌های جدید مردمی و تلویزیونی را در کشور رقم بخورد. در ماه مبارک رمضان امسال، برنامه ماه‌عسل بخشی از یک برنامه را زنی افغان اختصاص داد که این زن در افغانستان معلم بود و همسرش کارمند وزارت کشاورزی. اما الان در ایران همسرش کارگر ساختمانی است و خودش گاه حتی کار خدماتی هم انجام می‌دهد.
نیامدن همسر این خانم در برنامه «ماه‌عسل» به دلیل لزوم حضور در محل کار، تعجب مجری برنامه را به‌شدت برانگیخت طوری که در پایان برنامه گفت: انصاف داشته باشیم، در مورد انسان‌ها زود قضاوت نکنیم و انسان‌هایی را که به هر دلیلی ازجمله بیکاری، مشکلات و جنگ از سرزمینشان مهاجرت می‌کنند، بپذیریم.
اما این پایان کار نبود و در ادامه، برنامه خندوانه با دعوت از شاعر افغانستانی فضای جدیدی را از مهاجرین افغان در اذهان عمومی ایجاد کرد. آخرین برنامه هفته گذشته خندوانه، مختص مهاجرین افغان بود و با خواندن ترانه‌ای از «عارف جعفری»؛ خواننده جوان افغانستانی آغاز شد و با خنده و همراهی مهاجرین دعوت‌شده افغان ادامه یافت و با حضور شاد سرور رجایی، شاعر و نویسنده و روزنامه‌نگار افغانستانی خاتمه یافت.
تصویر فوق آخرین پست صفحه مجازی رامبد جوان مجری خندوانه بود
که ظاهرا بدلیل توهین ها و فحاشی های فراوان حذف شد
که ظاهرا بدلیل توهین ها و فحاشی های فراوان حذف شد
به نظر می‌رسد این حرکت انسانی متصدیان برنامه خندوانه آن‌قدر تأثیرگذار بود، که انسان‌هایی که حس ترحم وجودشان را فراگرفته را بیکار نگذارد و با حمله به صفحه اینستاگرام رامبد جوان که از این برنامه عکس و مطلبی منتشر کرده بود، وی را مجبور به حذف پست و کامنت های زیاد آن کند.
متأسفانه برخی افراد با حس برتری جویانه و با اشاره به زشتی‌ها سعی دارند دید انسانی هر انسانی به همنوع خود را خدشه‌دار کنند که این مسئله می‌تواند آفت بزرگی در زندگی‌ها ایجاد کند. نگاه انسانی به افراد اگرچه در هر انسانی با هر اعتقاد و مذهبی می‌تواند یافت شود اما با توجه به اعتقادات ملت ایران و تاکیدی که دین اسلام بر لزوم حمایت از مظلومان و ستمدیدگان جهان دارد، سبب شده است تا انتظارات از ایرانی‌ها در قبال این موضوع بیشتر باشد.
این انتظارات اگرچه تا حدود زیادی برآورده شده است اما قطعاً به‌صورت کامل نبوده است اما می‌توان با برداشتن عینک بدبینی این انتظارات کاملاً برآورده شود، تا درنهایت با افزایش چنین برنامه‌ها و تلاش‌هایی چهره خندان مهاجرین خوبی که افغانی هستند بیشتر نمایان شود و در طرف مقابل دیدگاه افرادی که با توهین خودکار را به‌جایی رساندند تا رامبد جوان مجری برنامه خندوانه پست اینستاگرامی خود را که درباره مهاجرین افغان بود را حذف کند، نسبت به این مسائل تغییر کند.