گرداب بررسی می کند:

نقش سواد رسانه‌ای در بهره‌گیری از فضای مجازی/ آیا باید با شبکه‌های اجتماعی جنگید؟!

تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۳۹۴

فضای مجازی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین رسانه های عصر حاضر شناخته می شود. با فرهنگ سازی و مدیریت در این حوزه می توان ضمن کاهش تاثیرات مخرب آن، از کارکردهای مفیدی که دارد، بهره برد.

گروه فرهنگ و جامعه گرداب: فضای مجازی در کنار آثار مخربی که بر جامعه و افراد می‌گذارد می‌تواند کارکردهای مفیدی نیز داشته باشد ولی باید دانست برای کاهش آثار مخرب و افزایش کارکردهای مثبت آن باید سیاست‌گذاری‌هایی در تمام سطوح سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انجام شود.

برای مثال یکی از کارکردهایی که فضای مجازی بصورت کلی و شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از بزرگترین و متاخرترین دستاوردهای فضای مجازی دارند، مباحث مربوط به مدیریت دانش است. یکی از کارهایی که کشورهای اروپایی در ارتباط با شبکه‌های اجتماعی انجام می‌دهند این است که دانش تولید شده در ایران و سایر کشورها را چه از طریق شبکه‌های اجتماعی عمومی و چه از طریق شبکه‌های اجتماعی تخصصی، رصد و آن را مدیریت کرده و دانش جدیدی خلق می‌کنند که به توسعه سرمایه‌های مادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور، کمک می‌کند.

لذا می بایست با الگوگیری از تجربیات موجود، و با مدیریت و مهندسی فرهنگ فضای مجازی و از طریق مدیریت دانش، بازاریابی محتوا و تولید آن، علاوه بر ایجاد سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی، برای کشور کسب درآمد نیز کرد.

البته باید در نظر گرفت برای نیل به اهداف مورد نظر در ابتدا باید سطح سواد مردم را در برخورد با رسانه‌ها بالا برد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان در این زمینه شروع بکار کرده‌اند و آموزش‌های مربوط به سواد رسانه‌ای را از دوران دانش آموزی برای خردسالان و کودکان ارائه می‌کنند. افرادی که سواد رسانه‌ای بالایی دارند می توانند ضمن شناسایی ماهیت رسانه‌ها بهترین راه را برای استفاده از آن انتخاب کنند تا کمترین ضرر را در استفاده از رسانه‌ها متحمل شوند.

پس باید درنظر گرفت اگر فضای مجازی هوشمندانه مدیریت شود و همزمان سواد رسانه‌ای مردم نیز برای استفاده از اینترنت و محصولات آن افزایش یابد، این نوع از رسانه نه تنها برای جامعه تهدید بشمار نمی‌رود بلکه فرصت‌هایی را نیز در اختیار آن قرار می دهد.

اگر در حوزه فضای مجازی بجای سیاست‌گذاری دقیق فرهنگی، اقتصادی و سیاسی صرفا به انجام برخی از پروژه‌های فرهنگی و اجتماعی دلسوزانه اکتفا کنیم و از اصول یاد شده فاصله بگیریم شاید فرصت‌هایی ضمن حضور در فضای مجازی ایجاد شود اما بطور مسلم بسترهای تهدید آفرین بصورت بالقوه و بالفعل می‌توانند برای ما خطر افرین باشند.

لذا باید با سیاست‌گذاری دقیق فرهنگی مجموعه ای از راهکارها و روش‌ها را برای جریان‌سازی و مدیریت صحیح رسانه مذکور اجرایی کرد.

به نظر می‌رسد که نیاز است ابتدا وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و سایر نهادهای مسئول بستری را برای آموزش و افزایش سواد عمومی در حوزه فضای مجازی فراهم کنند. در این زمینه نباید از خود فضای مجازی به عنوان بستری برای آموزش غافل شد. البته مبحث شیوه‌های آموزش سواد رسانه ای، خود بحث مفصلی است.

در قدم بعد به موازات گام اول، باید نخبگان فضای مجازی را شناسایی کرده و از آنها حمایت کرد. بنیاد ملی نخبگان باید افراد موثر و فعال در فضای مجازی را شناسایی کند. هم نخبگانی در زمینه مسائل زیرساختی فضای مجازی و هم نخبگانی برای تولید محتوای قابل ارائه در این فضا.

در مرحله بعد نحوه استفاده از نخبگان مهم است. برای مثال در این زمینه حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و رسانه ملی از توسعه شبکه‌های اجتماعی داخلی می‌تواند بسیاری از دغدغه‌ها و آسیب‌های ناشی از استفاده از شبکه‌های اجتماعی خارجی را از بین برده و یا حداقل کاهش دهد.

همه موارد بالا برای استفاده صحیح از امکانات جدید ایجاد شده است. اینکه برخی منتقدان دائما بر طبل انتقادات از شبکه‌های مجازی و فضای مجازی بکوبند و آن را یک سمّ مهلک قلمداد کنند نه تنها چاره راه نیست بلکه باعث ظنّ و گمان منفی در بین جامعه می‌شود. البته شکی نیست که رویکرد مسئولان ذیربط در این رابطه باید هدایت مسیر فضای مجازی در راستای مسیر انقلاب اسلامی باشد. قوانین دست و پا گیر و عملکرد مجریان کج فهم آن، راه را برای توسعه دانش و سرویس‌های وطنی می‌بندد. امروز خواسته بسیاری از فعالان و سرویس‌دهندگان این حوزه عدم سنگ‌اندازی برخی مسئولین است. یعنی بی مهری‌ها به متخصصان داخلی این حوزه به حدی است که آنها دیگر حمایت نمی‌خواهند، بلکه به این راضی شده‌اند که در مقابل آنها سنگ‌اندازی نشود.

استفاده صحیح که در بالا به آن اشاره شد به معنای تلاش برای کاهش آسیب‌های این فضاست. نفی مطلقی در کار نیست و نباید باشد. باید تلاش کرد که اعتیاد به این فضا را کاهش داد؛ به عموم مردم آموخت که اینترنت آلبوم شخصی آنها نیست؛ اینترنت مراودات اجتماعی را تسهیل می کند اما نباید کاملا جایگزین آن شود؛ باید آموخت که هر محتوایی را لایک و دیسلایک و فوروارد نکنند و  باید به عموم جامعه آموخت که لفظ مجازی به معنای غیر واقعی نیست؛ این فضا واقعی است و رفتارها و اعمال ما در آن با فضای حقیقی تفاوتی ندارد.

فضای مجازی بستری را برای ارتباط با جهانیان فراهم آورده است. لذا اگر نحوه درست استفاده از این فضا به مخاطب آموزش داده شود، باید از آن استقبال هم کرد. استقبال کرد که فرصتی فراهم شده برای نشر ارزش‌های انقلاب اسلامی به همه جهانیان. و این فضا، فضایی است که برای حضور در آن باید به اصول خود استوار بود و البته برخی الزامات را هم پذیرفت.

به عبارت دیگر، باید تلاش کرد فضای مجازی که جامعه ایرانی از آن بهره می‌برد و اهمیتش به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است، در مسیر انقلاب قرار گیرد و به عنوان یک موتور محرک برای آن شناخته شود نه اینکه، همین فضا اساس و بنیان دستاورد امام راحل را هدف قرار گیرد.