اختصاصی گرداب- نظر به تخصصی و کارشناسی بودن متون استفاده شده در مستند مرزهای شیشه ای (اعم از پلاتو و نریشن) اهم موارد اشاره شده در مستند شماره (2) جهت استفاده بیشتر مخاطبان فرهیخته تقدیم می شود:
ماهیت زور یا اعمال اقتدار در جنگ نرم با ماهیت آن در جنگ سخت متفاوت است. زور یعنی ایجاد تغییر در رفتار دیگران، بر خلاف میل آن ها. در جنگ نرم همین اتفاق رخ می دهد و ممكن است خلاف میل فرد باشد اما فرد خودش آن را چندان احساس نمی كند.
ویژگی های منحصر به فرد فضای سایبری و به عبارتی مبهم بودن این فضا در بسیاری مواقع کار دفاع و مقابله را با مشکلات و موانعی روبرو کرده است که گاه موجب کندی عمل و در نتیجه عدم واکنش مناسب به رفتارهای مهاجمین شده است. شناخت دقیق تر سایبر و فضای سایبری به اتخاذ تدابیر مناسب کمک خواهد کرد.
در دوراني كه اينترنت در عمل تمامي مرزها را درنورديده و افراد را در تعاملي به وسعت گستره زمين قرار داده است، طبعاً روند اطلاع رساني به صورت مثبت يا شاید هم منفي شتاب بیشتری به خود مي گيرد.
امروزه شبكه اینترنت به عنوان دروازه جهان اطلاعات شناخته شده كه دریچه ای را برای ورود كاربران به دنیای انواع دانستنی ها می گشاید، اما همین ویژگی خاص سبب ایجاد شرایطی در زمینه تولید محتوا در فضای سایبر شده كه تقریباً هیچكس مالك محتوایی كه تولید كرده نیست و به محض تولید و انتشار اولین نسخه از آن، باید شاهد تیراژ میلیونی تكثیر غیرمجاز آن در دنیای سایبر بود.
از لحاظ روان شناسی، انسان همانند یک سیستم است كه مجموعه ای درون داد و مجموعه ای برون داد دارد. اگر بتوان درون داد و اطلاعاتی كه به ذهن مخاطب وارد می شود را به نوعی كنترل كرد، تا حدودی می توان رفتار بیرونی او را هم تحت کنترل درآورد. در نبرد نرم، همین كار صورت میگیرد. اطلاعات مورد نیازی كه ظاهراً مفید است، به فرد داده میشود اما این اطلاعات ممكن است "درست"، "گزینش شده" یا "اشتباه" باشد. نهایتاً رفتاری كه از فرد منتج می شود، رفتاری است كه ارائه دهنده اطلاعات مایل است صورت پذیرد.
برای کاهش زیانهای ناشی از استفاده از فضای مجازی و سوق دادن کاربران به سمت محتوای کنترل شده و مفید، به نظر می رسد که نهادهای مسئول و مراکز قانونگذاری باید نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری داشته باشند، که البته لازمه وجود این حساسیت آگاهی و شناخت از جزئیات این فضاست.
در زمینه تولید محتوا چه در فضای مجازی و چه فضای رسانه ای باید رفتارهای مهاجمین با دقت مورد نظارت قرار گیرد تا ضمن خنثی سازی رفتارهای آنها به تولید محتوای جایگزین متناسب با ذائقه داخلی و در محدوده هنجارهای اجتماعی و دینی اقدام نمود.
اگر جنگ در فضای سایبری را به مسابقه فوتبال تشبیه کنیم، به نظر می رسد که هم اکنون نیمه اول این بازی در حال اتمام است و بازیکنان تاکتیکهای شخصی را به کار گرفته اند و اکنون نوبت مربیان و کادر فنی است که با تحلیل این فضا و تعیین نقاط قوت و ضعف به ارائه راهکارهای عملیاتی با توجه به شناخت دقیق از رفتارهای رقیب بپردازند. البته با این تفاوت که در میان دو نیمه باید به فرهنگ سازی، بستر سازی و سازمان دهی نیروها و در بعضی موارد تغییر در ترکیب کادر فنی نیز بپردازیم.
توجه به تولید محتوا و سازماندهی فضای اینترنت برای به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از این فضا، تقویت نهادهای فرهنگی برای حضور جدی تر، هوشیارانه و متناسب با اقتضائات زمان و بر اساس نیازهای مخاطبین مختلف و تلاش در جهت جلب اعتماد حداکثری مخاطبان برای کاهش مراجعه و البته به حداقل رساندن اعتماد به سایت ها و وبلاگ هایی که محتوا و اخبار انحرافی، کذب و جهت دار ارائه میدهند، از اهم وظایفی است که در این فضا باید مورد توجه قرار گیرد.