دنیای رسانه، در خدمت قدرتهاست و آنها از این قدرت برای پیشبرد اهداف خود و تغییر نگرشهای مردم استفاده میکنند. با این حال، باید با شناخت صحیح از رسانهها و سازوکار آنها به مبارزه با اثرات سوء آنها رفت تا از این طریق اثر مخرب آنها را کاهش دهیم.
رسانهها یکی از مهمترین موضوعاتی هستند که امروزه با زندگی ما سروکار دارند. اهمیت رسانهها برای ما تا آن حد است که امروزه بخش مهمی از وقت خود را صرف آن میکنیم و رسانهها به مهمترین ابزار برای رفع نیازهای ارتباطی-عاطفی ما در دنیای امروز بدل شدهاند. بیتردید سطح آگاهی با ظهور رسانهها ابعاد متفاوتتر و گستردهتری را به خود گرفته است و چون رسانهها با آگاهی ما سروکار دارند و ما بخش قابل توجهی از زمان خود را صرف گذراندن در این فضا میکنیم، آشنایی با اصول کاری رسانهها برای ما امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
اصول کلی حاکم بر رسانهها
رسانهها از اصول و قواعد مشخصی پیروی میکنند و این اصول از ابتدای تولید پیام رسانهای تا رسیدن آن به دست مخاطب وجود دارد. گاهی اوقات بازی دادن مردم توسط رسانه که ناشی از آشنا نبودن مردم با اصول رسانهای است، خطراتی را در پی دارد که نمونه آن را میتوان در زمان جنگ جهانی دوم مشاهده نمود. برخی معتقدند دستگاه تبلیغاتی جوزف گوبلز، مشاور تبلیغاتی آدولف هیتلر، در بسیج مردم آلمان و تدارک جنگ جهانی دوم، بیتأثیر نبوده است. در ادامه به برخی از اصول کلی حاکم بر رسانهها میپردازیم:
1. هیچکس همه داستان را برای شما تعریف نمیکند: از زمان پیدا شدن یک سوژه برای خبر تا زمانی که خبر به دست مخاطبان برسد، مراحل بسیاری طی میشود و افراد بسیاری در تولید این پیام دخالت دارند. در ادبیات رسانهای مفهومی به نام gatekeeper وجود دارد که فردی است خبرها از او عبور میکند و منتشر میشود. در معنا به چنین فردی دروازهبان خبر میگویند. او فردی است که اخبار با اظهارنظر او انتخاب میشود. در این انتخاب عوامل بسیاری دخیلاند که هم از عوامل درونی یک سازمان مانند سیاستهای درونی یک سازمان و هم از عوامل بیرونی مانند قوانین نظارتکننده بر مطبوعات میتوان نام برد. با این شرایط و فیلترهایی که وجود دارد، همه آنچه به عنوان پیام رسانهای منتشر میشود معلوم نیست همه حقیقت باشد. بلکه رسانهها بخشی از داستان را برای شما تعریف میکنند.
2. هر کس چیزی را میبیند که میخواهد: جهان رسانه، جهان تفسیرها از وقایع است. بسیار اتفاق افتاده است که یک واقعه واحد و مشخص پیشامد کرده است، اما تفسیرها از آن متفاوت است. حتی خود شما از این موارد بسیار سراغ دارید! برای مثال توافقی میشود و این توافق برای عده ای عهدهنامه گلستان و ترکمنچای است و برای برخی دیگر احترام و ایستادن تمام قد جهان در برابر خواست ملت! این ویژگی دنیای رسانه است؛ زیرا اصلیترین بازیگر رسانهها انسانها هستند و هر کدام بسته به نوع تفکر و جبههگیریهایی که دارند وقایع را برای شما بازتاب میدهند.
3. رسانهها جهان را دوباره میسازند: representation یا همان بازنمایی، یکی از اصلیترین کارهایی است که رسانه انجام میدهد. حتی خود ما در زندگی روزمره خود نیز بسیار بازنمایی میکنیم. رفتار ما بازنمایی دقیقی از افکاری است که درون ما جاری است. رسانهها نیز به این عمل بسیار دست میزنند. یکی از کارهایی که رسانه انجام میدهد بازسازی وقایع و اتفاقات است. وقتی حادثهای در جایی رخ میدهد، رسانه که در آن لحظه در آنجا حضور ندارد، این وقایع را برای ما مجدداً بازسازی میکند تا ما آنها را درک کنیم. عناصر مهمی در بازسازی و بازنمایی جهان توسط رسانهها وجود دارد که در این بین عناصر تصویری و صوتی نقش مهمتری را ایفا میکنند که در برخی رسانهها هر دو این عناصر وجود دارد مانند سینما و تلویزیون و در برخی دیگر تنها یکی از این عناصر وجود دارد مانند رادیو که تنها از عنصر صدا بهره میبرد.
4. رسانهها میخواهند جهانبینی بسازند: پیامهای رسانهای ارزشها و باورهای اساسی معینی را بهصورت مداوم، ساخته و یا منتقل میکنند. اینکه رسانهها تلاش میکنند تا از طریق محتوا و پیام خود برای افراد، ذهنیتها و نگرشهای معینی بسازند، یکی از اساسیترین اصول رسانههاست. اگر بپذیریم که یکی از تلاشهای رسانه در ارسال پیام به مخاطب، اقناع مخاطبان است، این اقناع تنها زمانی حاصل میشود که رسانهها موفق شوند بر ذهنیت افراد اثر بگذارند. رسانهها دنیایی هستند که در آن سفر به اقصا نقاط دیگر امکانپذیر است. برای مثال فردی میتواند در خانه خود از آثار باستانی یک کشور دیدن کند و یا از اوضاع سیاسی و اجتماعی یک کشور آگاه شود. بیتردید برای دستیابی به چنین هدفی نیاز به منبعی دارد که این منبع در جهان امروز رسانهها هستند. بسته به میزان اعتمادی که مخاطب به رسانه و منبع پیام دارد، پیام برای او باورپذیرتر خواهد بود و از این روست که مخاطب تمام حواس خود را به رسانه میدهد و سخن رسانه را دارای اعتبار میداند. واضحترین مثال این امر را میتوان در نمونههایی دید که مسلمانان را تروریست مینامند.
5. اهداف و اثرات تجاری، سیاسی و اجتماعی رسانهها انکارشدنی نیست: شاید بتوان این مورد را کلید حل همه تعارضات و یا جهتگیریهای رسانهای دانست. یکبار با هم برخی از هزینههایی که میتواند در تولید یک پیام تصور شود را مرور میکنیم: هزینه کارمندان، هزینه وسایل ارتباطی، هزینههای جانبی و... هر رسانه برای تأمین منابع مالی خود احتیاج دارد اقداماتی را انجام دهد. این اقدامات میتواند شامل جذب تبلیغات و فراتر از آن اتصال به منابع قدرتمند تجاری و سیاسی باشد. هر نوع درک واقعی از رسانهها را نمیتوان از زمینه اقتصادی و ضرورتهای مالی صنعت رسانهها جدا دانست. تقریباً همه رسانهها برای جذب مخاطب، تامین و تولید محتوا و انتشار پیامهای خود نیازمند صرف هزینه هستند. همچنین به علت اثرگذاری رسانهها بر تغییرات سیاسی و اجتماعی جامعه، همواره این رسانهها در پی آن بودهاند تا در قالب نمایشهای سرگرمکننده، منافع سیاسی و اجتماعی دولتهای صاحب سلطه را حفظ کنند.
همانگونه که اندیشمندان ارتباطی و جامعهشناسی اذعان داشتهاند، دنیای رسانه، در خدمت قدرتهاست و آنها از این قدرت برای پیشبرد اهداف خود و تغییر نگرشهای مردم استفاده میکنند. با این حال، باید با شناخت صحیح از رسانهها و سازوکار آنها به مبارزه با اثرات سوء رسانهها رفت تا از این طریق اثر مخرب آنها را کاهش دهیم.