فیلتر بودن یا نبودن توئیتر، مسأله این نیست

تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۵

تولید محتوا در توئیتر اساساً دارای قلق‌ها و فوت‌های کوزه‌گری است که با مثلا فیس‌بوک دارای تفاوت جدی است. توان تک ضربه‌زنی کوتاه ولی مؤثر و تسلط بر زبان انگلیسی از اصول اولیه فعالیت در توئیتر است که مشخص نیست چگونه رفع فیلتر توئیتر این‌گونه توانمندی‌ها را ارتقا خواهد داد.

به گزارش گرداب: می شود ادعا کرد تویتر در حال تبدیل شدن به میدان مبارزه سیاسی ایران با مخالفان منطقه‌ای خود است. واقعیت این است میدان را خیلی وقت است که به طرف مقابل واگذار کرده‌ایم. عده‌ای معتقدند این شکست رسانه‌ای ناشی از فیلتر بودن شبکه اجتماعی توئیتر است. به نظر می‌رسد اینکه علت این شکست رسانه‌ای از حریفان رسانه‌ای نظیر عربستان را فقط به‌خاطر فیلتر بودن توئیتر بدانیم، ساده‌سازی مسئله است. در این خصوص به چند نکته باید توجه کنیم.

راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای برون‌مرزی ایران را شاید بتوان اولین حضور جدی کشور در عرصه جنگ رسانه‌ای نامید، تجربه‌ای که زمانی که با تلاش حذف فیزیکی رقیب مواجه شد،گواهی بر موفقیتش بود. در فضای جنگ ماهواره‌ای توان پرتاب ماهواره‌ی تلویزیونی به فضا قدرت بود و هست؛ قدرتی که خط قرمزها را مؤثر و غیر مؤثر می‌کند. شبکه‌های اجتماعی به واسطه‌ ذات کاربر محوری خود تا حدود زیادی قدرت رسانه‌ای متمرکز و مبتنی بر قدرت فیزیکی و فنی را کاسته و فضای رسانه‌ای را به سمتی می‌برد که بی‌رسانه‌ها و غیر قدرتمندان نیز قدرت رسانه‌ای داشته باشند.

بنابراین اگر بپذیریم ما در جنگ رسانه‌ای با یک سپهر رسانه‌ای از روزنامه و شبکه ماهواره‌ای تا شبکه اجتماعی هستیم، واقعیت این است مزیت نسبی کشور ما در این جنگ رسانه‌ای فضای رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات فرد به فرد و شبکه‌ای غیرمتمرکز است. اگر روزی اقدام سلبی و منفعلانه قطع شدن برنامه‌های پرس‌تی‌وی نشانه این بود که راه را درست رفتیم و تیر را درست به هدف زدیم، فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی دقیقاً نشانه‌ این است که تیر طرف مقابل دقیقاً به هدف خورده است.

این تصور که رفع موانع حضور عامه مردم حتماً در همان آغاز و بی‌شک در جهت منافع ملی و سیاسی کشور خواهد بود قطعاً نگاه عمیقی نیست برای اثبات این ادعا، خوانندگان عزیز را به آنچه در صفحه اینستاگرام مسی، پایت و مجری برنامه قرعه‌کشی جام جهانی و ... رخ داد ارجاع می‌دهم!

هر شبکه اجتماعی به واسطه ساختار و فضای خود یک نوع ذائقه را به خود جذب می‌کند؛ توئیتر به واسطه‌ ذات کوتاه‌نویسی و مبتنی بر متن بودن، ذائقه عمومی را کمتر راضی می‌کند و همین باعث می‌شود که بتوان از فضای توئیتر بیشتر به‌عنوان فضای خبرنگاری، مینی‌مان نویسی و نخبگانی یادکرد. بنابراین اینکه اساساً توئیتر از سوی عموم کاربران ایرانی مورد اقبال واقع‌شده یا در صورت اقبال کارکرد سیاسی را داشته باشد، محل تشکیک است.

امروزه واقعیت میدانی نشان می‌دهد که فیلتر بودن یا نبودن یک شبکه اجتماعی مانند هفت، هشت سال پیش مساله محدودیت دسترسی نیست بلکه در حوزه کاهش هزینه‌های دسترسی، امنیت دسترسی و همچنین حوزه حفظ شأن قانون و قانون‌مداری مطرح است و فاقد این ارزش است که سیاست‌گذاری را بر اساس رفع فیلتر یا فیلتر یک شبکه بنا نهاد؛ در واقع نخبه یا خبرنگاری که با ابزارهای متنوع و متکثر و سهل‌الوصول رفع فیلتر آشنا نباشد، نخبگی و خبرنگاری‌اش در معرض سؤال است!

این نکته را باید بسیار موردتوجه قرارداد که حرکت‌های رسانه‌ای را در حد و اندازه واقعی خودش شناخت و برای نشان دادن اهمیت موضوع دچار بزرگ‌بینی دشمن نشویم. کاربران حرفه‌ای با توفان‌های مصنوعی آشنا و مطلع هستند که اگر سرمایه اجتماعی واقعی این توفان‌ها با حذف ارتباطات یکسان و مشابه موردسنجش قرار گیرد، وزن واقعی آن مشاهده خواهد شد. برای شناخت فضای واقعی شبکه‌ها باید مراقب کلونی‌ها و حباب‌ها بود؛ بسیاری از تحلیل‌ها ناشی از حلقه‌هایی است که افراد در آنها گرفتار شده‌اند.

حرکت در رسانه‌های اجتماعی مانند دیگر اجتماعات بشری نیازمند زمینه اجتماعی است، رسانه اجتماعی بیشتر از آنکه رسانه باشد اجتماع است. به‌طور مثال در کمپین جین که در پاسخ به یاوه‌گویی‌های نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی شکل گرفت به دلیل وجود زمینه اجتماعی ضد صهیونیستی در کشور موفق بود اما این به معنی تضمین موفقیت همه فعالیت‌های از این دست نخواهد بود.

برای اثرگذاری در این جامعه باید سرمایه اجتماعی داشت و سرمایه اجتماعی حاصل زیست طولانی مدت و مؤثر است. تصور اینکه با رفع فیلتر یک شبکه‌ اجتماعی از فردا کاربران ایرانی فضای آن شبکه را به دست خواهند گرفت تصوری بسیار ساده‌اندیشانه است.

تولید محتوا در توئیتر اساساً دارای قلق‌ها و فوت‌های کوزه‌گری است که با مثلا فیس‌بوک دارای تفاوت جدی است. توان تک ضربه‌زنی کوتاه ولی مؤثر و تسلط بر زبان انگلیسی از اصول اولیه فعالیت در توئیتر است که مشخص نیست چگونه رفع فیلتر توئیتر این‌گونه توانمندی‌ها را ارتقا خواهد داد.

تأثیرگذاری بین‌المللی در فضایی مانند توئیتر می‌تواند از طریق حضور هنرمندان، ورزشکاران و شخصیت‌های سیاسی که دارای سرمایه اجتماعی بالقوه اند اتفاق بیفتد؛ اما به‌واقع چقدر از این افراد با تخصص موردنیاز برای فعالیت این‌چنین رسانه‌ای آشنا هستند؟ چه تعداد از افراد برشمرده شده برای حضور در این شبکه با مانعی به‌نام فیلترینگ مواجه‌اند و به این دلیل در این شبکه فعال نیستند؟ افزایش توانمندی و ترغیب افراد شاخص به انجام مسوولیت‌های اجتماعی اگر با هم همراه باشد، مؤثر خواهد بود.

باید به این نکته توجه جدی داشت که ممکن است حرکت‌های عمومی، فضایی را در اختیار دشمنان برای ایجاد تفرقه بین فرق و مذاهب اسلامی و ایجاد جریان‌های اسلام‌ستیز به بهانه مبارزه با سیاست‌های حکومت یک کشور عربی قرار دهد که خسارات جبران‌ناپذیری بر جای خواهد گذاشت.

اینکه متصور بود در فضای رسانه‌های اجتماعی می‌شود تصویری یکپارچه از یک واقعیت اجتماعی مثل یک کشور و فضای سیاسی آن ارائه داد، تصوری غلط است، تصویر ارائه‌شده از یک کشور در یک رسانه اجتماعی تصویری شامل تنوع و تکثر نظرها و عقاید مردم یک کشور است اما این به این معنی نیست که اساساً نمی‌توان با استفاده از ظرفیت شخصیت‌های شاخص هم در هیچ موضوعی موج یا توفانی ایجاد کرد.

آیا در نظام آموزش عمومی کشور ما اساساً رویکردی جز رویکرد مبتنی بر ترس از فناوری و مسدودسازی قابل‌مشاهده است که انتظار داریم اتفاقی در عرصه بین‌الملل به دست مردم رخ دهد؟ نگاه صرفاً فنی به فضای مجازی و آی‌تی انگاری آن در رشته‌های فنی مهندسی مرتبط و روزنامه‌نگاری نوین انگاری فضای مجازی در رشته ارتباطات اجتماعی پاسخگوی کدام نیاز میدانی کشور است که انتظار است حضور کاربران توئیتر شق‌القمری کند؟

محمدرضا اصنافی