نظریه استحکام یا تأثیر محدود معتقد است که تأثیر رسانه، اغلب منجر به تقویت و استحکام عقاید و باورهای قبلی مخاطبین است.
طبق همین دیدگاه نظریه تزریقی بیان میکند که رسانهها تأثیر مطلق، مستقیم و فوری بر رفتار و نگرش مخاطبان دارند. با این وجود «الهیوکاتز» و «لازارسفلد» در پژوهشی به نام «انتخاب مردم» بیان میکنند که رسانهها تأثیر چندانی بر رفتار رأی دهندگان ندارند و در کنار تأثیر رسانهها، عواملی مانند دین و طبقه نیز بر رفتار مردم موثر هستند. در واقع نظریه استحکام یا تأثیر محدود جریان ارتباط را دو مرحلهای میداند و تأثیر پیامهای ارتباطی رسانهها را بر خلاف نظریه تزریقی محدودتر میداند و معتقد است که این تأثیر اغلب منجر به تقویت و استحکام عقاید و باورهای قبلی مخاطبین است. به این معنا که مردم تا حد ممکن تلاش میکنند تا از این رسانهها به سود خود و در جهت افکار قبلی خود استفاده کنند که تحت تأثیر متغیرهای مختلفی شکل گرفته است.
کاتز و لازارسفلد در توضیح نظریه خود مفهوم «رهبران افکار» را بیان میکنند. آنها معتقدند نفوذ شخصی نیز در این فرایند نقش مهمی دارد؛ اما برخی افراد که رهبران افکار نام دارند، تأثیر بیشتری بر رفتار و نگرش مردم دارند. این افراد ویژگیهایی همچون دریافت بیشتر از منابع رسانهای، مشابهت با وضعیتهای اقتصادی و اجتماعی پیروان خود، برخورداری از سطوح بالاتر معاشرت اجتماعی، خودباوری در تأثیرگذاری بر دیگران و همچنین داشتن نقش نمادین به عنوان راهنما را دارا هستند.
نظریه استحکام یا تأثیر محدود و اینترنت
با پیشرفت تکنولوژی بخصوص در حوزه اینترنت و دسترسی آسانتر به آن، اهمیت فضای مجازی در شکلدهی به افکار عمومی برای رسانهها و قدرتها روشن شد. هماکنون تمرکز بسیاری از شرکتهای رسانهای بر فضای مجازی قرار گرفتهاست. در نتیجه میزان وابستگی مردم و مخاطبان به فضای مجازی و کسب اطلاعات از این طریق افزایش چشمگیری داشتهاست. دسترسی به این فضا برای مردم امروز کاری آسان و ارزان به نظر میرسد و همچنین سرعت انتقال اطلاعات در اینترنت بسیار زیاد است. به گونهای که در نقل اخبار صحیح و تحلیلهای به موقع، میان رسانههای خبری رقابت شدیدی در میگیرد تا بتوانند اعتماد بیشتری را از مخاطبان خود کسب کنند.
این دسترسی نسبتا آسان و امکان رقابت باعث
شده تا جریان انتقال اطلاعات به صورت یکطرفه نباشد. اگرچه در این فضا هم قدرتهای
صاحب تکنولوژیهای برتر سعی دارند نفوذ خود را به صورت موثری اعمال کنند و تا جای
ممکن صداهای مخالف را نادیده بگیرند اما تجربه نشان دادهاست که دیگر جریانها
نیز توانستهاند نفود اجتماعی خود را از طریق فضای مجازی به رخ بکشند. در واقع
نظریه استحکام اینجا بیش از پیش خود را نشان میدهد، چرا که
طبق این نظریه، جریانهای مختلف در فضای مجازی، سعی در استحکام بخشی به عقاید و نگرشهای قبلی خود دارند
و دیگران را هم دعوت به این نگرشها میکنند. همین فضای مجازی میتواند ابزاری برای
افزایش نفوذ رهبران افکار و تسریع در رساندن پیام آنها به پیروان خود باشد.
انقلاب شبکههای اجتماعی
اتفاق مهمی که انقلابی در اینترنت ایجاد کرد به وجود آمدن و پیشرفت مفهومی به نام شبکههای اجتماعی بود. شبکههای اجتماعی روز به روز توجه تعداد بیشتری از کاربران اینترنت را به خود جلب کردند و بسیاری از شرکتها و نهادها نیز اقدام به ایجاد شبکههای اجتماعی مخصوص کاربران خود کردند. در این میان شبکههای اجتماعی بزرگی تشکیل شد که کاربران از سراسر جهان میتوانستند به صورت رایگان در آن عضو شوند و به فعالیت بپردازند. تا جایی که آمار کاربران برخی از آنها از یک میلیارد نیز گذشت و این نشاندهنده تأثیر آنها بر جوامع است. با رواج این شبکهها مفهوم مخاطب دچار تحول شد و خود کاربرها نیز دست به تولید محتوا زدند. در واقع کاربر فقط مصرفکننده نبود. از این به بعد نقش نظریه استحکام یا تأثیر محدود رسانهها روشنتر شد زیرا نفوذ شبکههای رسانهای خاص، با وجود حرکتهای مستقل تا حدودی تحتالشعاع قرار گرفت. جریانهای اعتقادی مختلف از جمله جریاناتی که در ایران وجود دارند، در شبکههای اجتماعی دست به فعالیتهای فرهنگی متنوعی زدهاند. صفحات مختلف اعتقادی با دهها هزار مخاطب ایجاد شدهاند که به موضوعات مختلفی از جمله اعتقادات مسلمانان و شیعیان، موضوعات اجتماعی مانند حجاب، فرهنگ حضور سالم و اخلاقی در شبکههای اجتماعی، حمایت از جمهوری اسلامی ایران و اشخاص مهم حکومت، پاسخگویی به شبهههای رایج، و سایر موضوعات میپردازند که تحت تأثیر عوامل مختلف به عنوان اعتقاد برای افراد پذیرفته شدهاست.
همچنین نکته دیگر، کمپینها و موجهای مختلفی است که در این شبکهها شکل میگیرد که در جهت تقویت اعتقادات پیشین است. در ایران کمپین موفقی همچون «پیامی آوردهاند» که درباره کشف شهدای غواص دفاع مقدس بود مثال خوبی برای این پدیده است. همچنین در انتخاباتها، بسیاری از افراد به حمایت از نامزدهای مورد نظر خود میپردازند که تحت تأثیر رهبران افکار به انتخاب آنها رسیدهاند.
نتیجهگیری
خلاف نظریه تزریقی که بر پایه نظریه رفتارگرایی در روانشناسی است و تأثیر رسانهها را مستقیم و فوری و مطلق میداند، نظریه استحکام یا تأثیر محدود این تأثیر را محدود میداند و نقش عوامل دیگری همچون رهبران افکار و دین را نیز مطرح میکند. همچنین این نظریه بیان میکند که رسانهها میتوانند در جهت تقویت عقاید پیشین مخاطبین به کار روند. در دنیای اینترنت نیز با دسترسی آزادتر به اطلاعات و همچنین امکان بیشتر تولید محتوا توسط گروهها، نقش این نظریه روشنتر شدهاست. هزاران سایت و صفحه در اینترنت و شبکههای اجتماعی به تبلیغ افکار پیشین خود میپردازند که تحت تأیر عوامل مختلف دیگر شکل گرفتهاست.