گرداب- میرحسین موسوى، نیمه اسفند سال1387 با شکستن دو دهه سکوت، وارد میدان رقابت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. وی بعد از 20 سال! در مقابل دوربین صداوسیما حاضر شد و با این ادعا که صداوسیما در این دو دهه به سراغ وی نرفته است! به سیاهنمایی از عملکرد دولت نهم پرداخت.
تکنیک های تبلیغاتی؛ از سازماندهى هرمى تا نماد رنگیمیرحسین موسوى، نخست وزیر سابق ایران نیمه اسفند سال1387 در حالى وارد میدان رقاب دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد که پیش از او سید محمد خاتمى به عنوان نماینده جریان اصلاحات در این کارزار وارد شده بود. اینکه اصلاح طلبان بعد از ماهها برنامهریزى رئیس جمهورى پیشین را به حضور در انتخابات راضى کرده بودند یک باره به سمت موسوى رفتند جزء معماهاى سیاسى این دوره از رقابتهای انتخاباتى است.
میتوان ادعا کرد طراحى پشت صحنه حضور موسوى در انتخابات را لیدرهاى سه گروه سیاسى سازمان مجاهدین انقلاب، کارگزاران و مشارکت در دست داشتند و با هماهنگى این سه گروه بود که یک باره تمامی رسانهها و کمپینهاى انتخاباتى اصلاح طلبان پشت سر موسوى صف آرایی کردند.
چنان که یکى از عناصرانتخاباتى موسوى توصیف مىکند، شکلگیرى کمپینهاى انتخاباتى موسوى این بار بر اساس یک سازماندهى پیچیده و نیمه پنهان صورت مىگرفت.
دو تشکل سازمان مجاهدین انقلاب و مشارکت که از سوی شمارى از نیروهاى امنیتى سابق و حزبى اداره مىشوند، یک سازماندهى هرمى را براى حرکت انتخاباتى موسوى تدارک دیدهاند که نمونه بارز آن ایجاد تشکلهاى موسوم به گروه 88 بود که در هر یک از شهرستانها و استانها ساختار خوشهاى را براى عضویت 35 هزار نفرى سازمان داد.
الگوهاى مبارزاتى انقلابهاى رنگى که در تببلیغات انتخاباتى موسوى به راه افتاد براى اولین بار ماهیت و سرشت رقابت انتخاباتى در ایران را دگرگون ساخت. البته در انتخابات ریاست جمهورى سال 84 نیز برخى نامزدها سعى کردند از برخى تکنیکهاى انتخاباتى رایج در غرب بهره گیرند. یا در این دوره نامزد دیگر اصلاح طلبان (کروبی) به صورت عریان در میتینگهاى انتخاباتىاش شعار "تغییر" باراک اوباما را بالای سر خود نصب کرد. اما شیوههایى که در ستاد موسوى براى تهییج اجتماعى و به صحنه آوردن به ویژه جوانان بالاشهرى به کار بسته شد، جنس و ابعاد متفاوتى داشت.
[1] یاران موسوى در مبارزه انتخاباتى خویش، تجربه جنجالى نوینی به وسیله بهرهگیرى از عناصر "رنگ"، "جوانان" و "شبکههاى ارتباطى" را به نمایش گذاشتند. این موضوع به نوعی الگو برداری از روش انقلابهای مخملین در کشورهای اروپای شرقی بود.
بارزترین حرکت در این الگوى تبلیغاتى، ساختن اشعار و آهنگهایى براى تمسخر و تخریب چهره رقیب است. این اشعار و آهنگها به ویژه با بهرهگیرى از دو ابزار پیامک و فضاى اینترنتى به سرعت در سطح کشور ترویج و توسعه مىیافت. آنچه تیم طراح ستاد موسوى پیش مىبردند در واقع به خدمت گرفتن تمامی صاحبان مشاغل به ویژه طیف هنرمندان و وبلاگ نویسان براى ترسیم چهره سیاه و دیوگونه از دولت بود به گونهاى که حس بیزارى و انزجار مردم علیه رقیب برانگیخته شود.
این سیستم تبلیغاتی موسوی با حمایت گسترده محافل بیگانه مواجه شد و موسوی هرگز از این حمایتها اعلام برائت نکرد. وی پس از انتخابات و درجریان آشوبهای پس از آن هم به صورت گسترده از امکانات اینترنتی و... برای معرفی خود به عنوان یک اپوزیسیون بهره میگیرد.
اولین گام در ارتباطگیرى با این فضاى انتخاباتى را دو رسانه فارسى زبان متصل به نهادهاى اطلاعاتى آمریکا و انگلیس یعنى (BBC) و (VOA) برداشتند، به گونهاى که به فاصله زمانى کوتاهى این دو رسانه تمامی فعالیتهاى ستاد اصلاح طلبان را تحت پوشش قرار دادند. از سوی این دو شبکه تمامی نیروهاى خارج نشین یا فرارى اپوزیسیون براى حمایت از نامزد اصلاح طلبان بسیج شدند و حاصل این تلاشها همان موج سبزى بود که به ویژه در تهران و شهرهاى بزرگ به راه افتاد.
راه اندازى موج سبز به همراه شلوغى در خیابان و مانور جوانان به ویژه در ساعات پایانى شب همراه بود تا از این راه نیروهاى غیرسیاسى و دور از میدان رقابت را پشت سر نامزد اصلاح طلبان گرد آورد. این مسئله بدیهی است که موسوی با بازی جریانهای افراطی وارد میدان شد و با شکست سکوت 20 ساله، چهره متزلزل و عصبی خود را بار دیگر به نمایش گذاشت.
[2] جریانهای افراطی چون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب مشارکت، اعضای افراطی حزب کارگزاران، مجمع روحانیون مبارز و... هدایتگر واقعی این جریان هستند.
جنگ روانی طراحی شده از سوی این افراد که اصل را بر هجمه همه جانبه به عملکرد دولت نهم و بهره جستن از مؤلفههای فریب، تهمت و دروغ گذاشته بودند، کار را به آنجا رساند که اولویت اول تمام سخنرانیها و برنامههای میرحسین، سیاهنمایی و تخریب چهره دولت نهم قرار گرفت.
[3] اوج این جنگ روانی را میتوان در مناظره تلویزیونی میرحسین مشاهده کرد، آنجا که وی بعد از 20 سال قهر با مردم! در مقابل دوربین صداوسیما حاضر شد و با متهم کردن صداوسیما مبنی بر اینکه در این دو دهه به سراغ وی نرفته است! حمله به دولت نهم را آغاز کرد و با استدلالهای عوام فریبانه به ترسیم چهرهای سیاه از عملکرد دولت نهم پرداخت.
اما اتاق عملیات روانی دوم خرداد که دیگر میرحسین را در محاصره همه جانبه خود قرار داده بود، دست از کار نکشید و بر شدت هجمهها افزود و با تأکید مشدد بر اتهام "دروغگو" بودن رئیس جمهور، دست به ارائه آمار ساختگی به قصد زیر سؤال بردن آمار واقعی کرد. مناظرههای بعدی میرحسین به همین منوال گذشت و برخی مناظرهها؛ حتی مناظره دیگر رقبا مثل کروبی-رضایی و یا رضایی-موسوی، به "تریبون آزاد 90 دقیقهای" برای حمله همه جانبه به دولت نهم تبدیل شد.
[4] منابع:
[1]- محمد مهدی محمودی ادیب، "معمای سکوت و سقوط موسوی"، وبلاگ ایران ای سرزمین آفتاب،6/5/88
[2] - همان
[3]- مهدی سعیدی، "دو راهی سعادت و شقاوت" روزنامه کیهان، 8/4/1388
[4]- همان
جمعی از نویسندگان؛ راضیه امیری رز، فاطمه امیری رز و افسانه قائم
منبع:
برهان