گرداب- هالیوود در کنار تمام رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی، از سالها پیش به تدریج تلاش کرده است تا مسائلی را وارد فرهنگ بشری کند که به هیچ وجه با اعتقادهای انسانی همخوانی ندارد. نمونه بارز این موضوع را میتوان در ترویج مسائلی همانند "همجنس بازی" در هالیوود دانست.
بحث تلاش برای ترویج رابطه آزاد و مسائلی مانند "خیانت"، تنها یکی از جنایتهای فرهنگی است که هالیوود در حال ارتکاب آن است و در کنار این موضوع برای قبح زدایی از این مسائل تلاش میکند؛ چرا که هالیوود در کنار تمام این رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی، از سالها پیش به تدریج تلاش کرده است تا مسائلی را وارد فرهنگ بشری کند که به هیچ وجه با اعتقادهای انسانی همخوانی ندارد. نمونه بارز این موضوع را میتوان در ترویج مسائلی همانند "همجنس بازی" در هالیوود دانست.
هالیوود از چند سال پیش تلاش کرده است تا با ترویج مسائلی مانند همجنس بازی به صورت کاملا عریان روند تازهای را در راستای قبح شکنی از مسائل کاملا ضدفرهنگی، آغاز کند.
الیور استون، آغازگر یک موج
این در حالی بود که در کنار ترویج مسائلی مانند همجنس بازی موضوعات دیگری نیز در هالیوود به نمایش گذاشته شد که حاصل چنین حرکتی این بوده است که بیننده صحنههایی را در پیش چشم خود ببیند که حتی انجام آنها به فکرش نیز خطور نمیکند.
شاید بتوان شروع چنین امواج مخربی را در هالیوود به صورت کاملا جدی از سال 1991 میلادی در فیلم (the doors) ساخته "الیور استون" جستوجو کرد.
در این فیلم که درباره یک خواننده مشهور راک است، انواع و اقسام رفتارهای غیراخلاقی و منحرف که یک انسان از هم گسیخته میتواند از خود بروز دهد، به تصویر کشیده است. در این فیلم او را به نوعی سلطان راک میدانند و همیشه دائم الخمر است و در این بین او در این مستی همه کاری انجام میدهد. از خوردن مدفوع خود گرفته تا صحبت کردن با مادرش برای ارتباط با او و زنای با محارم.
فیلم به بهانههای مختلف تلاش میکند که تصاویر مشمئز کننده زندگی انسانی را به تصویر بکشد به گونهای که بیننده احساس میکند فیلم در حال قبح زدایی از این رفتار است. نکته جالب توجهتر اینجاست که در این فیلم او بارها درباره مسائلی مانند همجنس بازی در اشعار خود صحبت به میان میآورد. به واقع این فیلم را میتوان اولین تلاشهای هالیوود برای مطرح کردن مسائلی همچون همجنسگرایی و دیگر مسائل غیراخلاقی دانست. به طوری که در ادامه به تدریج چنین فیلمهایی با این محتوا روز به روز افزایش مییابد.
این موضوع به تدریج ادامه یافت و حتی شبکههای خبری مانند "صدای آمریکا" در برنامههای خود آرام آرام افرادی را دعوت میکنند که حتی طرفدار همجنس بازی هستند، به طوری که در برنامه تفسیر خبر صدای آمریکا افرادی دعوت شدند که خود را عضو انجمن همجنس بازها میدانستند و به صورت کاملاً وقیحانهای از این امر به عنوان یکی از لذتهای طبیعی جنسی خود، دفاع میکردند.
میلک، اوج وقاحت هالیوودی
در کنار این مسائل، این بار هالیوود برگ دیگری از حمایت تمام قد خود را در سال 2008 رو کرد و آن تولید فیلم "milk" بود. این فیلم در چارچوب داستانی واقعی، به زندگی "هاروی میلک" میپردازد. میلک در کنار ایجاد یک مغازه دوربین فروشی فعالیت خود درباره حمایت از همجنس بازان را آغاز میکند. او با تلاش زیاد و پس از چندین بار نامزدی، سرانجام موفق میشود در سال 1977میلادی به دفتر هیئت حاکمه شهر سان فرانسیسکو راه پیدا کند.
به واقع فیلم سعی می کند تمام صحنهها را تا حد ممکن واقعی نشان دهد، اما اینجاست که انگیزه واقعی هالیوود و تبلیغات فوقالعادهاش برای دیده شدن آن کاملا مشخص میشود. در واقع به نظر میرسد با ساخت چنین فیلمی تلاش شده تا به همجنسگرایی وجهه کاملا مشروع بخشیده شود، چرا که زندگی یک سیاستمدار آمریکایی منحرف را نشان داده است که به وسیله آن به دیگران این موضوع را بباوراند که سیاستمداران هم حتی میتوانند همجنس باز باشند، پس برای دیگر اقشار این موضوع منعی ندارد.
همجنس بازی دست مایه هر ژانری
اما به واقع میلک تنها یکی از فیلمهای چند سال اخیر است که با زیر پا گذاشتن حرمتهای انسانی به ترویج مسائلی مانند همجنس بازی میپردازد، چرا که به عنوان مثال نمایش مسائلی همچون همجنس بازی حتی دستمایه فیلمهای کمدی نیز شده است. در این میان اگر به مجموعه فیلمهای طنز سال 2006 میلادی نگاهی بیاندازیم متوجه این موضوع خواهیم شد. در هر دو فیلم طنز ساخته شده در این سال، به چنین مسائلی بسیار عادی به عنوان دستمایهای برای خنده نگاه شده که این موضوع نشان از تلاش برای قبح زدایی از چنین مسائلی است.
در این بین اگر به داستان فیلم "chloe" نگاهی بیاندازیم به این نکته پی خواهیم برد که هالیوود برای عادی سازی برخی مسائل و ورود آنها به زندگی بشری، از داستانهای جدیدی استفاده میکند که مسائل مطرح شده در آنها به ذهن هیچ عقل سالمی نمیرسد. داستان این فیلم درباره مادری است که با دختری که با پسرش دوست است، رابطه همجنس گرایانه برقرار میکند.
فیلم به شکل عجیبی در کنار نمایش رابطه آزاد پسر و دختر، رابطه دختر و مادر پسر را به نمایش میگذارد و برای این کار خود را در تصویر محدود نمیکند.
نمایش این فیلم در حالی باعث شگفتی برخی اخلاقیون هنر شد که در فیلم "قوی سیاه" محصول سال 2010 میلادی، باز هم مسئله همجنس بازی در قالب ژانر وحشت به تصویر سینما درآمد. در این فیلم صحنههای همجنس بازی شخصیت اول فیلم به صورت کاملاً عریان به تصویر کشیده شده است.
این موضوع به صورت برجستهتر و مشخصتری در فیلم "سکس و دروغ" محصول سال 2011 میلادی سینمای غرب نیز دیده میشود. این فیلم داستان چند زن همجنس باز است که در نهایت همسران خود را میکشند. در واقع این فیلم یک ترویج دهنده مسائل ضدفرهنگی با پس زمینه فمینیستی است.
چهرههای ایدز، روی دیگر هالیوود
در کنار تمام این فیلمها و محتوای آنها که تنها بخش کوچکی از فیلمهای غیراخلاقی و هنجار شکن هالیوود هستند، باید به این موضوع اشاره داشت که هالیوود در چند سال گذشته به بزرگترین قطبهای قاچاق زنان و گسترش دهنده ایدز تبدیل شده است، به صورتی که حتی برخی از بازیگران هالیوودی به دلیل بازی در فیلمهای غیراخلاقی به ایدز مبتلا شدهاند و حتی برخی از آنها را با نام چهرههای ایدز میشناسند. پیترآلن (بازیگر)، امیل آردولینو (کارگردان)، آیزاک آسیموف (نویسنده)، ریک اوایلس (بازیگر)، مایکل بنت (طراح رقص)، آماندا بلیک (بازیگر)، هارولد برودکی (نویسنده) تنها بخشی از این افراد بودهاند.
لزوم برنامهریزی برای مقابله
به هر شکل باید به این مسئله اشاره داشت که هالیوود به عنوان یک صنعت بزرگ در آمریکا هماکنون به بزرگترین عنصر ضد فرهنگی برای بشر تبدیل شده است! به واقع نمایش انواع و اقسام زشتیها و مسائل غیراخلاقی در هالیوود این روزها به بیشترین سوژههای فیلمهای هالیوودی بدل شده است.
اما به واقع نکتهای که باید به آن توجه داشت، تقابل کشورها در مقابل این موج هالیوود است؛ موجی که به تعبیر بسیاری از کارشناسان میتواند بدترین پدیدههای اجتماعی را به بار آورد، چرا که در فیلمهای هالیوودی با این محتوا تمام مسائلی که انسانها نباید درباره آن حتی بیاندیشند به تصویر در میآید که این موضوع بدون تردید باعث قبح شکنی شده و حتی باعث میشود که برخی شهروندان یک جامعه که از سطح آگاهی بالایی برخوردار نیستند به سمت انجام این کارها سوق پیدا کنند.
به همین دلیل هم در درجه اول باید از سوی کارشناسان و رسانههای مختلف نسبت به این موضوع به خانوادهها هشدار داد و در درجه دوم رسانهها با پرکردن کمبودها و نواقص خود فضای سرگرم سازی مثبت و بومی را فراهم کنند؛ فضایی که در آن برعکس هالیوود فضای اخلاقی و هنجار مدار ترویج شود نه هنجار شکن!
به ویژه که در کشورهای مذهبی همچون ما ترویج چنین مسائلی آن هم به وسیله لوحهای فشرده مختلفی که به آسانی در اختیار جوانان قرار میگیرد، میتواند برای جامعه به ویژه جوانان بسیار مضر باشد، چرا که مسائل مطرح شده در این فیلمها دقیقا در تعارض با تعالیم دینی قرار دارد و همین موضوع میتواند باعث انحراف و تناقض رفتاری جوانان شود که در این صورت جامعه از لحاظ فرهنگی به شدت آسیب خواهد دید. مسئله ای که امروز در غرب به عینه مصداق آن دیده میشود و جامعه جوان در غرب به مشکلات فراوانی در این باره برخورد کرده است؛ مشکلاتی که به تدریج باعث فروپاشی کامل آن جامعه میشود.
رضا فرخی
منبع: برهان