برنامه نظارتی جهانی این سازمانهای جاسوسی آمریکا با نام PRISM (پریزم) از دادههای گردآوریشده توسط گوگل، فیسبوک، اپل و دیگر شرکتها برای کنترل افکار عمومی استفاده میکند.
به گزارش گرداب، قبل از ظهور کامپیوتر و اینترنت، گردآوری اطلاعات امری دشوار و زمانبر بود. برای مثال حجم دادهای که برای انجام یک سرشماری کامل لازم بود را در نظر بگیرید. طبق قانون در آمریکا، هر دهه باید یکسرشماری کامل انجام شود که به عنوان نمونه انجام و انتشار سرشماری دهه ۱۹۸۰ حدوداً هشت سال طول کشید. در این حالت پیش از اینکه اطلاعات جمعآوریشده قابل استفاده شوند، منسوخ خواهند شد.
اما امروزه با وجود اینترنت و فناوریهای مدرن، جمعآوری اطلاعات میتواند به صورت خودکار با کمک هوش مصنوعی و یا با کمترین تلاش صورت پذیرد. ضمن اینکه هزینه فضای ذخیرهسازی اطلاعات نیز به شدت اقتصادی و به صرفه شده است. این یعنی ورود به عصر کلان داده.
تحلیل کلان داده
کلان داده و تحلیل صحیح آن نتایج خارق العادهای به همراه دارد. در سال ۲۰۰۹ گوگل با انتشار یک مقاله پتانسیل عظیم کلان داده را به همگان نشان داد. در این مقاله با استفاده از دادههایی که گوگل با تحلیل کلان دادههایی که از کاربران اینترنت به دست آورده بود، وقوع یک همهگیری آنفولانزا و نواحی پخش آن را پیشبینی کرد. یک هفته پس از انتشار مقاله شیوع بیماری تیتر خبر همه رسانهها شد. در این اخبار به مقالهی گوگل نیز اشاره شده بود و اینکه چگونه تحلیلگران گوگل از نهادهای دولتی بهتر عمل کرده بودند. ازآنپس بود که کلان داده بر سر زبانها افتاد.
کاربردهای کلان داده
برای درک بهتر کاربردهای کلان داده، و با توجه به نیاز کشورها به مدیریت و کنترل شیوع ویروس کرونا، میتوان یک بیمارستان را مثال زد. برای تعیین اینکه در هر شیف کاری در طول هفته، هر بخش بیمارستان به چند نیروی کار نیاز دارد، میتوان از کلان داده استفاده کرد. با جمعآوری اطلاعات در طول چند سال، میتوان فهمید که در هر مقطع سال چه تعدادی بیمار به کدام بخشهای بیمارستان مراجعه میکنند.
این دقیقا کاری است که بیمارستانهای دولتی شهر پاریس با کمک شرکت اینتل انجام میدهند: یعنی تعیین تعداد نیروی کار مورد نیاز در هر شیف کاری با استفاده از دادههای ده سال گذشته.
افزایش استفاده از تلفنهای هوشمند عامل افزایش حجم کلان دادهها
با ظهور شبکههای اجتماعی و افزایش سرسامآور استفاده از تلفنهای هوشمند، حجم کلان دادهها به میزان باورنکردنی افزایش یافت. در کنار اطلاعاتی که کاربران در پلتفرمهای مختلف از خود منتشر میکنند، سایتها و نرمافزارهای مختلف نیز به صورت آشکار یا غیرآشکار اطلاعاتی را از کاربران ذخیره میکنند، آن هم از طرق کوکیها. کوکی فایلی است که در بازدید از سایتها، از طریق مرورگر بر روی سیستم شما ذخیره میشود.
به عنوان مثال، این قابلیت که نام کاربری و رمز عبور برای ورود به سایتها به صورت خودکار توسط مرورگر نوشته شود، یکی از قابلیتهای کوکیها است. درواقع کوکیها حاوی اطلاعات شخصی شما هستند، اما تمامی آنها نمایان نیستند و برای ذخیره اطلاعات شما اجازه نمیگیرند.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشان داد که، با بازدید از ۱۰۰ وب سایت معروف، بیش از ۶۰۰۰ کوکی در رایانه شما ذخیره میشود. این مطالعه همچنین نشان داد ۸۳ درصد از کوکیها در اختیار اشخاص ثالث هستند، نه وب سایتهای بازدید شده. در این میان، مشخص شد که در ۹۲ سایت از ۱۰۰ سایت برتر، کوکیهای گوگل فعال هستند.
با اینکه ادعا میشود که این اطلاعات برای نمایش تبلیغات مرتبط و ارائه بهتر خدمات جمعآوری میشوند، اما این تمام داستان نیست. پس از افشای اطلاعات آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) توسط ادوارد اسنودن در سال ۲۰۱۳، مشخص شد که برنامه نظارتی جهانی این سازمانِ جاسوسی آمریکایی با نام PRISM (پریزم) از دادههای گردآوریشده توسط گوگل، فیسبوک، اپل و دیگر شرکتها استفاده میکند.
سال ۲۰۰۳ و در قالب برنامه مشابهی با نام TIA که دولت بوش به بهانه ۱۱ سپتامبر راهاندازی کرده بود نیز گوگل نقش کلیدی را ایفا میکرد. در هر دوی این برنامههای جاسوسی، هدف دولت آمریکا دسترسی بیشتر به اطلاعاتی بودند که شرکتهای خصوصی جمعآوری میکنند. حتی در برخی موارد، NSA بدون اطلاع این شرکتها، اطلاعاتی که آنها از کاربران خود به دست میآوردند را میدزدید و برای اشراف اطلاعاتی خود در سطح اینترنت مورد استفاده قرار میداد.
تمامی این کلان دادهها برای تحلیل رفتار مردم در کشورهای مختلف و هدایت افکار عمومی در زمان بحرانها و تنشها مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجایی که گردآوری این اطلاعات به صورت مخفی و بعضاً غیرقابل کنترل از سوی کاربران عمومی انجام میگیرد، افزایش سواد رسانهای در میان مردم برای فریب نخوردن در فضای مجازی گام مؤثری به حساب میآید.
راهاندازی سامانههای ملی اطلاعات راهکاری برای مقابله با جاسوسی اطلاعات
کشورهایی مثل روسیه و چین یک گام جلوتر رفته و با توسعه پلتفرمهای بومی و اینترنت ملی، امکان جاسوسی اطلاعاتی از مردم را به حداقل میرسانند؛ لذا اقداماتی مانند راهاندازی سامانههای ملی اطلاعات برای نگهداری اطلاعات حساس ملی خارج از بستر اینترنت عمومی و همچنین استفاده از اینترنت ملی برای دسترسی کاربران به برخی از خدمات حساس از منظر امنیت ملی، میتوانند گامهای مؤثری در کاهش تهدیدات سایبری باشند.